دعوای خلع ید

دعوای خلع ید

خلع ید ، دعوای مالک رسمی مال غیرمنقول علیه متصرف غیر قانونی ست. اگر کسی ملکی را بدون اینکه حقی بر آن داشته باشد و بدون رضایت مالک تصرف کند غاصب محسوب و ضامن عین و منافع ملک میباشد. مالک رسمی ملک میتواند از طریق دادخواست، خلع ید غاصب و اجرت‌المثل مدت زمان تصرف را بخواهد.

چه کسی میتواند دادخواست خلع ید بدهد؟

خواهان این دعوا فقط مالک رسمی ملک است؛ یعنی شخصی که سند رسمی ملک به نام او صادر شده است. خوانده نیز متصرف ملک است که من غیر حق، مال را در تصرف خود دارد. ممکن است متصرفین غیر قانونی متعدد باشند که در این صورت دادخواست باید علیه همه آنها مطرح شود.

دعوای خلع ید مستند به سند عادی

چنانچه ملکی سند رسمی نداشته باشد یا در اصل مالکیت ملک اختلاف وجود داشته باشد، طرح دعوای خلع ید قابل استماع نیست. در چنین موردی، خواهان باید ابتدائا اقدام به طرح دعوای اثبات مالکیت یا الزام به تنظیم سند رسمی نموده و پس از دریافت سند رسمی به نام خود، دادخواست خلع ید را تقدیم کند. تقاضای رسیدگی به اثبات مالکیت و الزام به تنظیم سند رسمی با خلع ید در یک دادخواست بلامانع است.

خلع ید از ملک مشاع

شریک یا شرکای یک ملک مشاع نیز میتوانند علیه شریک یا شرکای دیگر دادخواست خلع ید بدهند.

در مورد مالکیت مشاعی توجه به این نکته ضروری ست که حق مالکیت هر شریک در تمام قسمت‌های ملک مشاع منتشر است؛ یعنی ذره ذره ملک مشاع در ملکیت تمام شرکاست و هیچ قسمتی از ملک وجود ندارد که فقط متعلق به یکی از شرکا باشد. به همین دلیل تصرف در تمام قسمت‌های مال مشاع مستلزم رضایت همه شرکاست.

در صورتی که حتی یک شریک راضی به تصرف سایر شرکا در ملک نباشد، میتواند خلع ید متصرفان را از دادگاه بخواهد.

نکته قابل توجه درمورد خلع ید از ملک مشاع در مرحله اجرای رای است. مطابق ماده ۴۳ قانون اجرای احکام مدنی، برای خلع ید از ملک مشاع، از کل ملک خلع ید میشود اما ملک به تصرف محکوم‌له نیز داده نمیشود.

دلیل این موضوع نیز همان انتشار حق مالکیت هر شریک در ذرات ملک مشاعی و لزوم رضایت تمام شرکا برای تصرف ملک است.چنانچه محکوم‌له بخواهد ملک را تصرف کند باید قبلا اجازه سایر شرکا را کسب کند.لازم به تذکر است چنانچه بین شرکای ملک مشاع تقسیم‌نامه تنظیم شده باشد، دعوای خلع ید مسموع نیست.

در دعوای خلع ید اثبات چه مورادی ضروری ست؟

اولین موردی که اثبات آن در این دعوا حائز اهمیت است، مالکیت خواهان بر ملک موضوع تصرف است. عدم ارائه سند مثبت مالکیت موجب رد دعواست.(رای وحدت رویه شماره ۶۷۲)

اثبات تصرف خوانده بر ملک نیز بر عهده خواهان است که معمولا با تحقیق محلی و شهادت شهود قابل اثبات است.

رکن دیگر دعوای خلع ید، اثبات غیرقانونی بودن تصرف خوانده است. در صورتی که خوانده بتواند اثبات کند در ملک موضوع دعوا حقی دارد، دعوای خواهان رد میشود. مجددا یادآوری میشود که دعوای خلع ید فقط درمورد اموال غیرمنقول قابل طرح است.

دعوای خلع ید فرع بر اثبات مالکیت است

مهمترین رکن دعوای خلع ید، اثبات مالکیت خواهان بر ملک موضوع دعوا است؛ بنابراین در مواردی که اصل مالکیت، محل مناقشه میباشد، باید پیش از طرح عوای خلع ید، مالکیت خواهان قطعی شود.

هیئت عمومی دیوان عالی کشور نیز در رای وحدت رویه شماره ۶۷۲، این امر را مورد تصریح قرار داده و اشعار میدارد: طرح دعوای خلع ید از زمین، پیش از احراز و اثبات مالکیت مسموع نمیباشد.

تفاوت دعوای خلع ید با تخلیه ید

وجوه افتراق خلع ید و تخلیه را به اختصار میتوان در سه مورد تبیین کرد.

اولا که برخلاف خلع ید، دعوای تخلیه ید هم در مورد اموال منقول و هم درمورد اموال غیرمنقول قابل طرح است.

ثانیا در تخلیه ید، اثبات مالکیت ملک ضروری نیست و صرف مالکیت منافع برای طرح دعوا کفایت میکند. همانطور که اشاره شد اثبات مالکیت ملک ، رکن اساسی دعوای خلع ید میباشد.

اما مهمترین تفاوت این دو در منشا دعوا میباشد. در دعوای تخلیه ید، قراردادی وجود دارد ( اجاره) که مدت آن به پایان رسیده اما متصرف از تخلیه و تحویل ملک امتناع میکند. اما در خلع ید، قراردادی بین مالک و متصرف وجود نداشته است.

تفاوت دعوای خلع ید با تخلیه ید

تفاوت دعوای خلع ید با تخلیه ید

طرح دعوای خلع ید علیه یکی از وراث

مالکیت ورثه بر ماترک، مالکیت مشاعی ست و تصرف در ترکه مستلزم رضایت سایر شرکاست. بنابراین طرح دعوای خلع ید علیه احد از ورثه ممکن و تابع مقررات املاک مشاعی ست.

مرجع صالح به رسیدگی به دعوای خلع ید

با توجه به اینکه مال موضوع دعوای خلع ید غیر منقول است، رسیدگی به دعوا در صلاحیت دادگاه عمومی حقوقی محل وقوع ملک است.

این دعوا فاقد جنبه کیفری ست. البته در صورتی که شخصی محکوم به خلع ید از ملک شود و پس از اجرای حکم، مجددا همان ملک را بدون آنکه حقی داشته باشد تصرف کند، مشمول عنوان مجرمانه تصرف عدوانی موضوع ماده ۶۹۳ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات)  میشود. متصرف در این حالت علاوه بر رفع تجاوز، به شش ماه تا دو سال حبس محکوم خواهد شد.

هزینه دادرسی دعوای خلع ید

هزینه دادرسی این دعوا بر اساس ارزش معاملاتی ملک در هر منطقه محاسبه میشود و تقویم خواسته توسط خواهان در این مورد ملاک نیست.

 ادله اثبات در دعوای خلع ید

سند مالکیت از ادله اجباری برای طرح دعواست؛ اما جهت اثبات سایر ارکان دعوا میتوان به شهادت شهود، تحقیقات محلی، معاینه محل، نظر کارشناس و … استناد کرد.

وضعیت دعوای خلع ید در صورت فوت یکی از خواهان‌ها

چنانچه  دعوای خلع ید از طرف چند نفر اقامه گردد و خواسته هریک از آن ها به تفکیک معین باشد و یکی از خواهان‌ها، در جریان رسیدگی به دعوا فوت نماید، دادرسی جهت تعیین و معرفی جانشین متوفی متوقف میگردد. در صورت عدم شناسایی ورثه خواهان متوفی، رسیدگی به دعوای خلع ید خواهانی که خواسته وی معین است ادامه می یابد و دادرسی نسبت به کسی که فوت شده تا زمان تعیین ورثه او متوقف می شود.

خلع ید علیه ایادی متعاقب

ممکن است شخصی ملک را از متصرف اولیه غصب کند و دیگری، ملک را از تصرف غاصب دوم خارج کند و به همین ترتیب هر غاصبی مال را از غاصب قبلی خود غصب نماید. در این صورت مالک میتواند دادخواست را به طرفیت هریک از غاصبین یا همه آنها مطرح نماید.

آیا حکم خلع ید قابل تجدیدنظر است؟

حکم صادره در دعوای خلع ید ظرف مدت ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در مرجع صالح میباشد.

اجرای رای خلع ید

پس از صدور حکم و قطعیت آن، با تقاضای صدور اجرائیه توسط محکوم له، خلع ید اجرا میشود. در صورتیکه محکوم از اجرای حکم دادگاه تمرد کند، ضابطین قضایی اقدام به اجرای حکم خواهند کرد.

اجرای حکم خلع ید نسبت به متصرف بعد از زمان تقدیم دادخواست

در زمان اجرای حکم خلع ید، هرگاه متصرف ملک، همان شخص خوانده باشد، حکم علیه او اجرا میشود اما اگر ملک در تصرف شخصی غیر از خوانده باشد اجرای حکم به تاخیر نمی افتد. مگر شخص مذکور مدعی وجود حقی برای خود در ملک موردنظر باشد و دلایلی هم برای اثبات آن ارائه دهد. متصرف یک هفته مهلت دارد به دادگاه صالح مراجعه کرده و ظرف پانزده روز قراری مبنی بر تاخیر اجرای حکم ارائه کند. در غیر این صورت عملیات اجرایی ادامه خواهد یافت. ( ماده ۴۴ قانون اجرای احکام مدنی)

موارد تاخیر در اجرای حکم خلع ید

اصولا اجرای حکم خلع ید پس از قطعیت فوری است؛ اما گاهی ملک موضوع حکم در وضعیتی است که اجرای حکم را با تاخیر مواجه میکند.

یکی از موجبات تاخیر در اجرای حکم، حضور شخص ثالثی به جز محکوم‌علیه در ملک است. حکم دادگاه اصولا نسبت به اشخاصی قابل اجراست که در جریان دادرسی حاضر بوده‌اند؛ اما در برخی موارد قانونگزار استثنائا اجرای حکم علیه ثالث را ممکن میداند. ماده ۴۴ قانون اجرای احکام مدنی در همین راستا اشعار میدارد چنانچه عین ملک در تصرف غیر محکوم‌علیه باشد، این امر مانع اجرا نیست؛ مگر اینکه ثالث متصرف مدعی حقی برای خود باشد و برای ادعای خود نیز دلایلی ارائه نماید، که در این صورت اجرای حکم با تاخیر مواجه خواهد شد. قانونگزار در این ماده یک هفته به ثالث مهلت میدهد تا اقدام به طرح دعوا نموده و ظرف ۱۵ روز قرار تاخیر اجرای حکم را ارائه نماید؛ در غیر این صورت حکم خلع ید مطابق اصول و مقررات اجرا خواهد شد.

به موجب ماده ۴۸ قانون فوق‌الذکر نیز، زراعت محکوم‌علیه در ملک ممکن است باعث تاخیر در اجرای حکم شود. مطابق مفاد این ماده، در صورتی که متصرف اقدام به زراعت کرده باشد و موقع برداشت محصول رسیده باشد، محکوم‌علیه ملزم میشود فورا محصول را برداشت کرده و ملک را تخلیه نماید و در این حالت تاخیری در روند اجرای حکم ایجاد نخواهد شد.

اما در صورتی که زمان برداشت محصول نرسیده باشد محکوم‌له مختار است به دو شیوه عمل کند؛ یا بهای زراعت متصرف را بپردازد و بدون تاخیر، ملک را تحت تصرف خود درآورد یا اینکه ملک را تا زمان برداشت محصول در اختیار محکوم‌علیه قرار دهد و اجرت‌المثل این مدت را از او مطالبه نماید. در صورتی که محکوم‌له شیوه دوم را برگزیند، حکم خلع ید با تاخیر اجرا میشود؛ البته محکوم‌له برای این مدت مستحق اجرت‌المثل زمین خود خواهد بود.

موارد تاخیر در اجرای حکم خلع ید

موارد تاخیر در اجرای حکم خلع ید

قلع و قمع بنا و اشجار پس از خلع ید

چنانچه متصرف در طول دوره تصرف خود، اقدام به ایجاد بنا یا غرس اشجار کرده باشد، حکم خلع ید برای قلع و قمع بنا و قطع اشجار کافی نیست و باید هردو خواسته، ضمن دادخواست واحد مطرح شود.

چنانچه احداث بنا یا غرس اشجار با اجازه مالک بوده، امکان صدور حکم خلع ید و قلع و قمع بنا و قطع اشجار وجود ندارد.

خلع ید از اراضی ملی

رسیدگی به دعوای خلع ید از اراضی ملی در صلاحیت دادگاه عمومی است. (رای وحدت رویه شماره ۸۰۱ مورخ ۲۲/۰۷/۱۳۹۹)

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

‫60 نظر

  • بهرام

    سلام علیکم بنده حقیر چکی از شخصی در دست داشتم که بعوض مبلغ چک ساختمانش را بمن فروخت و سند ثبتی تک برگ هم دارم ولی بعد مدتی از تخلیه ملک خوداری می کند ایا باید دعوایی خلع ید بدهم؟و لطف کنین نمونه نگارش دادخواست در مورد دعوایی بنده حقیر برای من ارسال کنین سپاسگذارم

    آذر ۱۳, ۱۴۰۱ در ۱۴:۳۷
    • دادپویان حامی

      با سلام
      اگر که سند ملک به نام شماست می توانید دعوای خلع ید مطرح نمایید

      آذر ۱۳, ۱۴۰۱ در ۱۷:۰۶
  • جامی

    سلام. وقت به خیر. سال ۱۳۸۶ زمینی را با پروانه ساخت خریدیم. ۸ طبقه سازه احداث کردیم. سال ۱۳۹۱ توسط ثالث تصرف عدوانی شد. ساخت و ساز تعطیل شد. ابتدا شکایت کیفری و متصرف محکوم شد. سپس پرونده حقوقی گردید. سال ۱۳۹۷ پس از رسیدگی حقوقی ملک خلع ید و تحویل تعاونی شد. در سال ۱۳۹۳ شهرداری با نامه نظام مهندسی دستور توقف عملیات داده است. برای تمدید پروانه اقدام کردیم شهرداری قبول نمی کند. چه اقدامی می توان انجام داد؟

    آبان ۸, ۱۴۰۱ در ۱۷:۱۸
    • دادپویان حامی

      باسلام. باید الزام شهرداری به تمدید پروانه را در دیوان عدالت اداری شکایت نمود. ضمن اینکه مهلت تصرف عدوانی از سوی ثالث جزء مهلت مقرر برای اتمام عملیات ساختمانی نباید محسوب گردد.

      آبان ۸, ۱۴۰۱ در ۱۷:۲۴
  • محمودی

    در مورد منزل مسکونی با خانمم مشکل داریم. سند به اسم خانمم هستش. اما من هم در ساخت منزل هزینه کردم
    الان از من شکایت کرده خلع ید ؟ ممکنه یه راهنمایی بکنی؟که از چه روش وارد دعوا بشم.مطالبه وجه به نرخ روز ؟یا اثبات مالکیت ؟ممنون میشم از لطفتون.

    شهریور ۲۲, ۱۴۰۱ در ۱۴:۰۲
    • دادپویان حامی

      سلام دعوای مطالبه مصالح و اجرت عمل مطرح کنید.

      شهریور ۲۲, ۱۴۰۱ در ۱۴:۱۳
  • شاهسوند

    سلام. سوالی از خدمتتان داشتم. بنده به عنوان خواهان به استناد یک فقره قرارداد عادی دادخواست اثبات مالکیت و الزام به تنظیم سند و الزام به تحویل مبیع را مطرح کرده ام. خوانده منکر انجام معامله است؛ ولی برای دادگاه انجام معامله فیمابین بنده و خوانده محرز شده است. کارشناسان با مراجعه به محل اعلام داشته اند که حدود اربعه دو هزار متر زمین مورد معامله که در قرارداد قید شده دقیقاً با زمین موجود تطبیق نمی کند. با توجه به اینکه خوانده در همان محل زمینی به مساحت دو هزار و سیصد متر مربع دارد، می خواستم ببینم آیا دادگاه می تواند بر خلاف نظر کارشناسان انعقاد بیع را احراز کند و حکم به الزام به تنظیم سند به میزان دو هزار متر مربع صادر کند؟ سپاس از سایت خوب شما.

    شهریور ۶, ۱۴۰۱ در ۱۴:۵۱
    • دادپویان حامی

      سلام. در سوال قید شده خوانده منکرانجام معامله است اما دادگاه انجام معامله را احراز کرده و معلوم نیست دادگاه چگونه و از چه طریقی انجام معامله را احراز کرده است؛ زیرا در سؤال آمده کارشناسان با مراجعه به محل اعلام کرده اند حدود اربعه دو هزار متر مربع زمین مورد معامله که در قرارداد قید شده دقیقاً با زمین موجود تطبیق نمی کند. مستفاد از نظریه کارشناسان مبیع مجهول است و در صورت مجهول بودن مبیع بیع واقع نشده است؛ زیرا طبق ماده ۳۴۲ قانون مدنی مقدار و جنس و وصف مبیع باید معلوم باشد تا تسلیم آن ممکن شود و در فرض سؤال محل زمین مورد معامله مشخص نیست تا با صدور حکم و قطعیت آن بتوان حکم صادره را به موقع اجرا گذاشت؛ بنابراین، صدور حکم بر الزام به تنظیم سند و یا تحویل مبیع وجاهت قانونی ندارد.

      شهریور ۶, ۱۴۰۱ در ۱۵:۰۱
  • مهدوی

    سلام.سوالی از خدمتتان داشتم. میخواستم بپرسم اگر در اجرای حکم خلع ید توسط مأمور اجرا معلوم شود در ملک مورد خلع ید به وسیله محکوم علیه احداث اعیانی شده است، نحوه اجرای حکم خلع ید چگونه خواهد بود؟ممنون از پاسخگویی شما.

    مرداد ۳۱, ۱۴۰۱ در ۱۵:۲۴
    • دادپویان حامی

      با سلام. به موجب مقررات قانونی و شرعی حکم تکلیفی در غصب عبارت است از رد مال مغصوب به مالک آن یعنی کسی که مال دیگری را غصب نماید باید آن را به مالکش مسترد کند. در سوال مطروحه که غاصب در زمین مغصوبه احداث بنا کرده اگر چه حکم به خلع ید از ملک صادر شده، مأمور اجرا حق قلع و قمع بنای مستحدثه را ندارد فقط از زمین و ساختمان احداثی خلع ید می کند. قلع و قمع بنا مستلزم تقدیم دادخواست جداگانه است. لازم به یادآوری است دعوای خلع ید همراه قلع و قمع بنا نیز قابل پذیرش است و دادرس دادگاه به هردو خواسته در یک دادخواست رسیدگی می کند. بد نیست اضافه شود مصالح به کار رفته در ساختمان متعلق به سازنده ساختمان بوده و مالک حق تصرف آنها را ندارد و مخارج قلع و قمع بنا بر حسب مقررات ماده ۳۱۳ قانون مدنی به عهده غاصب است. زیرا شخصاً سبب توجه خسارت به خود شده است.

      شهریور ۱, ۱۴۰۱ در ۱۰:۰۳
  • صالحی

    سلام. سوالی داشتم ممنون میشم پاسخ دهید. در فرضی که متصرف ملک دیگری اقدام به احداث بنا یا کاشت درخت درآن ملک نماید، آیا دعوی مالک با عنوان خلع ید قابل پذیرش است یا به عنوان تصرف عدوانی؟

    مرداد ۲۴, ۱۴۰۱ در ۱۵:۲۶
    • دادپویان حامی

      سلام. ماده ۱۷۱ قانون آئین دادرسی مدنی و ماده ۳۱۰ قانون مدنی هر یک در قلمرو خود قابل اعمال است، بنابراین خواهان در طرح دعوی خلع ید به استناد ماده ۳۱۰ قانون مرقوم که ناظر به مالکیت بوده و نوعاً مالی است ومستلزم اثبات مالکیت است و یا طرح دعوی رفع تصرف عدوانی که دعوی غیر مالی بوده و صرفاً مستلزم اثبات سبق تصرف خواهان و عدوانی بودن تصرفات لاحق خوانده و عدوانی بودن آن است مختار می باشد.

      مرداد ۲۴, ۱۴۰۱ در ۱۶:۰۸
  • یعقوبی

    سلام و خسته نباشید خدمت شما. بنده یک پرونده الزام به تنظیم سند رسمی داشتم. می خواستم ببینم که میشه دعوای الزام به تنظیم سند رسمی رو با دعوای خلع ید همزمان مطرح کرد؟

    اردیبهشت ۳۱, ۱۴۰۱ در ۱۶:۴۲
    • دادپویان حامی

      سلام. خیر برای دعوای خلع ید باید سند رسمی به نام خود شما باشد.

      اردیبهشت ۳۱, ۱۴۰۱ در ۱۷:۲۱
  • صمد

    با سلام
    چندین سال است شخصی بدون اجازه من در زمینم کشاورزی میکنه چه کار میتونم انجام بدم

    بهمن ۲, ۱۴۰۰ در ۱۳:۳۳
    • مدیریت

      دادخواست خلع ید به دادگاه ارائه دهید .

      بهمن ۲, ۱۴۰۰ در ۱۴:۲۹
  • صادق محمدی

    سلام .زمینی شانزده سال پیش خریدم با برگه تحدید حدود ثبتی وپلاک ثبتی مشخص .الان کسی اومده میگه نسق این زمین رو دارم و ادعای مالکیت کرده .لطفا راهنمایی کنید

    دی ۲۳, ۱۴۰۰ در ۰۴:۲۸
    • مدیریت

      سلام مدارک باید بررسی شود

      دی ۲۸, ۱۴۰۰ در ۰۹:۳۳
  • مقدادی

    سلام. دعوایی مطرح کرده ایم تحت موضوع خلع ید و مطالبه اجرت المثل خلع ید آماده رای است ولی برای تعیین اجرت المثل نیاز به کارشناسی است آیا قاضی می تواند نسبت به خلع ید رای دهد و پرونده اجرت المثل مفتوح باشد؟

    آذر ۱۵, ۱۴۰۰ در ۱۶:۳۶
    • مدیریت

      سلام. بله طبق ماده ۱۰۴ قانون آئین دادرسی مدنی تفکیک این دو دعوا امکان پذیر است.

      آذر ۱۶, ۱۴۰۰ در ۱۳:۰۸

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    8 + هفت =