شرکت نسبی شرکتی است که جهت انجام امور تجارتی بین دو یا چند شخص حقیقی یا حقوقی تشکیل می شود و هر یک از شرکا به نسبت سرمایه ای که در شرکت گذاشته مسئول پرداخت دیون شرکت خواهد بود. تنها تفاوت شرکت نسبی و شرکت تضامنی در میزان مسئولیت شرکا است و در سایر موارد اصولا از قواعد مشترکی تبعیت می کنند.
شرکای شرکت نسبی
برای تشکیل شرکت نسبی وجود لااقل دو شریک اعم از حقیقی یا حقوقی ضروری است و قانون گذار سقفی برای تعداد شرکای شرکت نسبی معین نکرده است.
مسئولیت شرکا در شرکت نسبی
هر یک از شرکا در شرکت نسبی به نسبت سهم الشرکه ای که به شرکت آورده در قبال تادیه دیون شرکت مسئول است. ممکن است این میزان بیشتر یا کمتر از سهم الشرکه شریک باشد اما نسبت آن به کل دیون با نسبت سهم الشرکه شریک به کل سرمایه شرکت برابر است. بر خلاف شرکت با مسئولیت محدود که مسئولیت شریک از مبلغ آورده او تجاوز نخواهد کرد.
شایسته تذکر است امکان مراجعه طلبکاران شرکت نسبی به هر یک از شرکا مستلزم انحلال شرکت می باشد و تا زمانی که شرکت منحل نشده، هیچ طلبکاری حق رجوع به شرکا را نخواهد داشت. به عبارت دیگر پرداخت بدهی های شرکت نسبی با خود شرکت است و تنها زمانی که شرکت نسبی منحل شده و دارایی آن کفاف دیون شرکت را ندهد، طلبکاران می توانند به هر یک از شرکا به نسبت سهم الشرکه آن شریک مراجعه کنند.
مدیران شرکت نسبی
اداره شرکت نسبی با یک یا چند مدیر است که توسط شرکا منصوب می شوند و ممکن است از میان شرکا یا خارج از شرکا باشند. مدت ماموریت این مدیران می تواند محدود یا نامحدود باشد.
نحوه تصمیم گیری در شرکت نسبی
اتخاذ تصمیم در شرکت نسبی اصولا تابع اساسنامه است؛ یعنی هر اکثریتی که شرکا در اساسنامه مقرر کرده باشند، ملاک تصمیم گیری در شرکت خواهد بود و در صورتی که اساسنامه نسبت به این موضوع ساکت باشد، رای اکثریت مناط اعتبار است.
تصمیم گیری راجع به موارد ذیل منوط به اتفاق آراء شرکای شرکت نسبی خواهد بود:
- انتقال سهم الشرکه هر شریک به دیگری؛
- انجام تجارتی از نوع تجارت شرکت توسط یکی از شرکا یا ورود یکی از شرکا به عنوان شریک ضامن یا شریک با مسئولیت محدود در شرکتی دیگر؛
- تبدیل شرکت نسبی به شرکت سهامی؛
- انحلال شرکت نسبی؛
- بقای شرکت در صورت فوت یا حجر یکی از شرکا.
نقل و انتقال سهم الشرکه در شرکت نسبی
در شرکت نسبی هیچ یک از شرکا نمی تواند سهم خود را به دیگری منتقل کند؛ مگر به رضایت تمام شرکا. فلذا برای انتقال سهم الشرکه شرکت نسبی، رضایت تمام شرکا الزامی است؛ چه منتقل الیه از شرکای شرکت باشد چه خارج از شرکا.
نحوه تقسیم سود در شرکت نسبی
تقسیم سود در شرکت نسبی تابع مفاد شرکتنامه است و در فرض ساکت بودن شرکتنامه نسبت به این امر، تقسیم سود و زیان به نسبت سهم الشرکه خواهد بود.
شرکتنامه نمی تواند کل سود و زیان ناشی از فعالیت های شرکت را به یکی از شرکا اختصاص دهد؛ چرا که این امر خلاف مقتضای ذات شرکت است. درج چنین موضوعی در شرکتنامه سبب بطلان شرکت محسوب می شود؛ چرا که به نظر می رسد اشخاص قصد واقعی جهت ایجاد شرکت نداشتند.
انحلال شرکت نسبی
جهات انحلال شرکت نسبی عبارت است از:
1-وقتی که شرکت مقصودی را که برای آن تشکیل شده بود انجام داده یا انجام آن غیر ممکن شده باشد؛
2- وقتی که شرکت برای مدت معینی تشکیل و مدت منقضی شده باشد؛
3- در صورتی که شرکت ورشکست شود؛
4- در صورت تراضی تمام شرکاء؛
5- در صورتی که یکی از شرکاء به دلائلی انحلال شرکت را از محکمه تقاضا نماید و محکمه آن دلایل را موجه دانسته و حکم به انحلال بدهد؛
۶- در صورت فسخ از سوی یکی از شرکا مشروط بر این که حق فسخ در اسناسنامه از شرکا سلب نشده باشد، اعمال این حق از سوی شریک ناشی از قصد اضرار نباشد و قصد فسخ شش ماه پیش از فسخ کتبا به شرکا اعلام شود؛
7- در صورت ورشکستگی یکی از شرکاء به شرطی که مدیر تصفیه شریک ورشکسته کتبا تقاضای انحلال شرکت را نموده و از این تقاضا شش ماه گذشته باشد و مدیر تصفیه از این تصمیم منصرف نشده باشد؛
۸- در صورت فوت یا محجوریت یکی از شرکاء در صورتی که سایر شرکا و قائم مقام متوفی نسبت به بقا شرکت تراضی ننمایند.