ماهیت قرارداد فرانچایز در حقوق ایران

یکی از پرطرفدارترین اشکال کسب و کار که در سالهای اخیر در کشورهای مختلف رشد چشمگیری داشته است، استفاده از اموال فکری شرکتها و کسب و کارهای معتبر از جمله برندها، اختراعات ثبت شده و … تحت عنوان قراردادهای فرانچایز می باشد. در مقاله ی حاضر قصد داریم به شرح  این موضوع که این نوع قراردادها در حقوق ایران چه نوع ماهیتی دارند بپردازیم و اینکه آیا این قراردادها در زمره عقود معین در قانون مدنی همچون عقد اجاره یا عقد صلح یا واگذاری حق انتفاع هستند؟ یا در زمره نمایندگی تجاری محسوب می شوند؟یا در زمره عقود نامعین و به تعبیری مشمول ماده ۱۰ قانون مدنی قرار می گیرند.

آیا قرارداد فرانچایز نوعی اجاره است؟

با دقت در تعریف عقد اجاره که عبارت است از عقدی که به موجب آن مستاجر در برابر مالی که به موجر می پردازد، برای مدت معین مالک منافع عین مستاجره می شود، باید گفت که عقد اجاره دارای ۳ وصف اساسی معوض بودن، موقت بودن و تملیکی بودن می باشد.

قراردادهای فرانچایز نیز همچون قرارداد اجاره معوض می باشند. بدین نحوکه حق الامتیاز و اجرت هایی که توسط امتیازگیرنده به امتیاز دهنده (franchisor) در برابر موضوع این قرارداد یعنی حق استفاده از علامت تجربی و دانش تجربی پرداخت می شود نشان از معوض بودن این قرارداد دارد.

هم چنین قراردادهای فرانچایز همچون قرارداد اجاره به صورت موقت منعقد می شود که مدت زمان آنها معمولاً ۵ سال می باشد و پس از انقضای این مدت اگر طرفین تمایلی به ادامه قرارداد داشتند قرارداد را تمدید خواهند کرد.

اما در مورد وصف تملیکی بودن یا نبودن قراردادهای فرانچایز در مقایسه با قرارداد اجاره باید گفت که بر خلاف قراردادهای اجاره که در آنها مستاجر پس از عقد مالک منافع مورد اجاره شده و از همان سلطه و حقوق مالک استفاده می نماید، قراردادهای فرانچایز وصف تملیکی ندارند. در واقع در این قراردادها، امتیازگیرنده مالک منافع موضوع قرارداد نمی گردد و تنها اجازه ی استفاده از آن منافع و حقوق را دارد.

  • نکته بسیار مهم در باب تملیکی نبودن قراردادهای فرانچایز این است که اولاً- اگر منافع و حقوق امتیازدهنده در قراردادهای فرانچایز به مالکیت امتیازگیرنده در می آمد، امتیازدهنده دیگر نمی توانست نسبت به آن منافع و حقوق در مدت قرارداد با امتیازگیرنده، با دیگری قرارداد ببندد و یا خود امتیازدهنده از آنها استفاده کند. ثانیاً اگر امتیازگیرنده مالک آن منافع می شد حق داشت که به آسانی و البته در نبود شرط مخالف در قرارداد آن منافع و حقوق را به دیگری انتقال دهد که در قراردادهای فرانچایز امتیازگیرنده چنین حقی را ندارد.

با این اوصاف باید گفت که عقد فرانچایز با وجود شباهت هایی که به عقد اجاره دارد متفاوت با آن می باشد و نمی توان قرارداد فرانچایز را عقد اجاره دانست. و ضمن اینکه در قرارداد فرانچایز شرایطی وجود دارد که در عقد اجاره وجود ندارد. از جمله شرایط  بازدید و کنترل کیفیت، شرط خرید کالا  از امتیازدهنده یا منبع مورد تائید امتیازدهنده، شرایط و ممنوعیات پس از انقضای مدت قرارداد فرانچایز و ….

آیا قرارداد فرانچایز از مصادیق عقد صلح می باشد؟

قرارداد صلح، قراردادی است که مطابق ماده ۷۵۲ قانون مدنی یا در مورد حل و فصل تنازع پیش آمده یا احتمالی منعقد می گردد و به عبارت حقوقی “صلح در مقام صلح” بوده و دعوایی را پایان می بخشد و یا “در مقام معامله” واقع می شود که به “صلح ابتدایی” معروف است.

  • تفاوت قرارداد صلح درمقام صلح و قرارداد فرانچایز

با توجه به اینکه این صلح، صلحی است که در مورد آن نزاع محققی بین طرفین عقد صلح وجود دارد یا توقع نزاعی در آینده فیمابین خود در آینده دارند، این نوع قرارداد هیچ شباهتی به قرارداد فرانچایز ندارد. چرا که اولاً قرارداد صلح در مقام صلح در مورد نزاعی است که وجود دارد یا احتمال وقوع آن می رود و ثانیاً عقد صلح عنوانی است که باید به طور صریح یا ضمنی از سوی طرفین قرارداد انتخاب شود. در حالیکه در قراردادهای فرانچایز اصلاً نزاعی وجود ندارد و هم چنین مبتنی بر هیچ گذشت و تسامحی نمی باشد. چرا که  اینگونه قراردادها، قراردادهایی کاملاً تجاری بوده و در آنها بحث چانه زنی و منفعت طرفین مطرح است. لذا تمامی شرایط بایستی در قراردادهای فرانچایز به دقت تعیین گردد و علم اجمالی بر خلاف عقد صلح در آنها کفایت نمی کند.

  • تفاوت قرارداد صلح در مقام معامله یا صلح ابتدایی و قرارداد فرانچایز

با وجودیکه در قراردادهای صلح ابتدایی یا صلح در مقام معاملات نزاعی بین طرفین وجود ندارد و در مقام معاملات به کار می روند، نمی توانیم قراردادهای فرانچایز را در زمره ی آنها بدانیم. چرا که اولاً، عنوان عقد صلح باید به طور صریح یا ضمنی از سوی طرفین قرارداد انتخاب گردد، ثانیاً اختیار عنوان صلح نشان دهنده آن است که قرارداد صلح در مقام معاملات و داد و ستدهای آن بر مبنای مسامحه انجام گردد و سخت گیری معاملات در آن وجود ندارد و ثانیاً در قرارداد صلح در مقام معامله، علم اجمالی کافی است. در حالیکه قراردادهای فرانچایز قراردادهایی تجاری و  غیر مغابنه ای می باشند که نیاز به علم تفصیلی و مقررات زیادی  از جمله مقررات شرایط کنترل کیفیت ، حقوق و وظایف طرفین، وظایف و اختیارات طرفین در زمان انقضای قرارداد و … دارند و  در آنها تساوی عرفی ارزش اقتصادی عوضین و کسب منفعت بسیار حائز اهمیت می باشد. لذا نمی شود آنها را یک قرارداد صلح  که مبتنی بر تسامح می باشد در نظر گرفت.

  • در نتیجه بایستی گفت که هر دو گروه از عقد صلح، چه صلح در مقام صلح و چه صلح در مقام معاملات، قالبی نیستند که بتوان قرارداد فرانچایز را زیرمجموعه آن ها قرار داد.

آیا قرارداد فرانچایز نوعی واگذاری حق انتفاع است؟

مطابق با ماده ۴۰ قانون مدنی حق انتفاع عبارت از حقی است که به موجب آن شخص می تواند از مالی که عین آن ملک دیگری است یا مالک خاصی ندارد استفاده کند. قرارداد فرانچایز با وجود شباهت بسیار زیاد به قرارداد واگذاری حق انتفاع از جمله حق انتفاع رقبی یعنی حق انتفاعی که از طرف مالک برای مدت معینی برقرار شده است، به علت جنبه تجاری و اهمیت اقتصادی این قرارداد، از قرارداد واگذاری حق انتفاع (رجوع شود به مقاله ی اثبات حق انتفاع) کاملاً مجزا می باشد و نمی توان قرارداد فرانچایز را قرارداد واگذاری حق انتفاع از علامت تجاری دانست، چرا که اولاً- در این قرارداد حق استفاده از حقوق دیگری نیز اعطا می گردد، مانند اسرار صنعتی و تجاری، دانش فنی و … . همچنین شرایط مفصلی درباره وظایف امتیازدهنده و امتیازگیرنده در مدت زمان قرارداد و انقضای قرارداد وجود دارد و ثانیاً- در این قرارداد با توجه به جنس حقوق طرفین قرارداد فرانچایز، در صورت نبود شرط مخالف امتیازدهنده و امتیازگیرندگان احتمالی دیگر می توانند از آنها بهره مند گردند. و ثالثاً- در این قرارداد امتیازدهنده بر نحوه اجرای قرارداد از لحاظ کیفیت و … نظارت کامل دارد.

آیا قرارداد فرانچایز نوعی نمایندگی تجاری و وکالت است؟

با توجه به اینکه امروزه استفاده از نمایندگی تجاری به یکی از اشکال مهم و کارآمد در بازار مالی تبدیل شده است، به این علت که جهت کارآیی هر چه بیشتر سیستم اقتصادی تکامل یافته، می بایست مذاکرات تجاری و انعقاد آنها از سوی اشخاصی غیر از طرفین قرارداد صورت بگیرد. از طرفی با توجه به اینکه در قرارداد فرانچایز نیز امتیازگیرنده طی قراردادی با امتیازدهنده مجاز می شود که از حقوق انحصاری او بهره مند گردد، عده ای از حقوقدانان قائل به شباهت زیاد بین قرارداد فرانچایز و قرارداد نمایندگی تجاری هستند. اما با توجه به توضیحات ذیل متوجه می شویم که قرارداد فرانچایز را نمی توان قراردادی برای اعطای نمایندگی تجاری دانست.

  • مقایسه نمایندگی تجاری با قرارداد فرانچایز

در نمایندگی تجاری نماینده تجاری، اموری را به نام و به حساب اصیل انجام می دهد. در حالیکه در قرارداد فرانچایز، امتیازگیرنده شخصی است مستقل از امتیازدهنده که به وسیله قرارداد فرانچایز مجاز می شود که از علامت تجاری و صنعتی(مارک)، اسرار تجاری، دانش فنی و دیگر حقوق انحصاری متعلق به امتیازدهنده برای ارائه ی کالاها و خدمات استفاده کند و در مقابل اجرتی را به صورت پول و یا درصدی از فروش یا ارائه خدمات پرداخت کند. بنابراین اگرچه فعالیت و رابطه امتیازدهنده و امتیازگیرنده همانند رابطه اصیل و نماینده است و طرفین قرارداد، در رابطه خود نفع مشترکی را دنبال می کنند، لکن در قرارداد نمایندگی، نماینده به نام و به حساب اصیل معامله می کند؛ در حالیکه در قرارداد فرانچایز، امتیازگیرنده در تولید کالا، مالک کالای تولید شده است و آن را از طرف خود می فروشد و در ارائه خدمات نیز، به نام خود خدمات را ارائه می دهد و بنابراین امتیازگیرنده در این قرارداد، به نام و به حساب خود در معاملات وارد می شود.

  • مقایسه عقد وکالت با قرارداد فرانچایز

مستنداً به ماده ۶۵۶ قانون مدنی « وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود می نماید.» مطابق با ماده مذکور وکالت برای انجام دادن امری حقوقی است نه مادی، در حالیکه در قرارداد فرانچایز، امتیازگیرنده به امری مادی مشغول می شود؛ از طرفی دیگر در وکالت وکیل به نام و به حساب موکل خود معامله می کند، در حالیکه در قرارداد فرانچایز، امتیازگیرنده به نام و به حساب خود معامله می کند.

آیا قرارداد فرانچایز نوعی بیع منافع است؟

مطابق با ماده ۳۳۸ قانون مدنی « بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم». مطابق با ماده مذکور عقد بیع می بایست واجد اوصاف ۳ گانه ی تملیکی بودن، معوض بودن و عین بودن مبیع باشد.

 در رابطه با وصف سوم یعنی عین بودن مبیع لازم به ذکر است از مجموع آثار فقهی و با توجه به معانی مختلف عین در فقه اسلامی، می توان نتیجه گرفت که منظور از عین در معاملات، عین در برابر منفعت بوده و بنابراین اموال فکری را می توان موضوع عقد بیع قرار داد.

اما با توجه به مفهوم و اوصاف عقد بیع، بیع بنا بر نص صریح ماده ۳۳۸ قانون مدنی از عقود تملیکی می باشد. در صورتیکه در قرارداد فرانچایز، امتیازگیرنده مالک اموال فکری امتیازدهنده نمی شود و فقط حق استفاده از این اموال را تحت شرایطی پیدا می کند.

 از طرف دیگر مطابق با ماده ۲۳۳ قانون مدنی شرط خلاف مقتضای عقد باطل و موجب بطلان عقد است. این در حالی است که در قراردادهای فرانچایز شروط و تعهدات مفصلی در مورد چگونگی استفاده از علامت تجاری، کیفیت کالاها و ارائه خدمات و … وجود دارد که اگر بخواهیم این قرارداد را نوعی بیع محسوب کنیم این شرایط خلاف مقتضای تملیکی بودن قرارداد فرانچایز است و شرط و عقد را باطل می کند.

  • با این اوصاف قرارداد فرانچایز را نمی توان در زمره بیع منافع نیز محسوب نمود.

قواعد عمومی قراردادها و قرارداد فرانچایز

 گنجاندن قرارداد فرانچایز با عقود مشابه در حقوق ایران ما را با مشکلاتی مواجه می سازد که در مقاله حاضر بدان پرداخته شد.

شاید بتوانیم این قرارداد را در قالب ماده ۱۰ قانون مدنی که بیان کننده اصل آزادی قراردادی می باشد بگنجانیم و قرارداد فرانچایز را نوعی قرارداد خصوصی میان امتیازدهنده و امتیازگیرنده محسوب کنیم.  چرا که این قرارداد در قالب عقود معین مندرج در قانون مدنی نمی گند و از مقررات خاص عقود معینی همچون بیع منافع ،عقد صلح، عقد اجاره، عقد موجد حق انتفاع و … پیروی نمی کند.

  • البته لازم به ذکر است انطباق این قرارداد با ماده ۱۰ قانون مدنی که بیان می دارد: « قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده اند در صورتیکه مخالف صریح قانون نباشد نافذ است.» مشکل اصلی ما را که همان خلأ قانونی می باشد حل نمی کند و تنها ما را از دنبال کردن و اعمال مقررات خاص عقود معین در خصوص این نوع قرارداد برحذر  می دارد. لذا؛ می بایست جایگاه قرارداد فرانچایز را “با توجه به قواعد عمومی قراردادهای ایران” تعیین کرد تا بتوان این قرارداد را شناخت و شرایط و آثار حاکم بر آن را تعیین کرد.
  • ویژگی های عقد فرانچایز مطابق با قواعد عمومی قراردادهای ایران:

  1. لازم بودن قرارداد فرانچایز

مطابق با قاعده لزوم در ماده ۲۱۹ قانون مدنی که بیان می دارد «عقودی که بر طبق قانون واقع شده باشد بین متعاملین و قائم مقام آنها لازم الاتباع است مگر اینکه به رضای طرفین اقاله یا به علت قانونی فسخ شود»، در مورد قرارداد فرانچایز چون در قانون مدنی لزوم و جواز این عقد پیش بینی نشده است، می بایست آن را عقدی لازم دانست.

  1. عهدی بودن قرارداد فرانچایز

مطابق با تعریف عقد عهدی که در مقابل عقد تملیکی قرار دارد، عقد عهدی آن است که تعهدی بر گردن یک طرف قرارداد و حق دینی برای طرف دیگر به وجود آورد. چرا که این قرارداد موجب انتقال مالکیت مالی نمی گردد و صرفاً حاوی تعهداتی برای دو طرف قرارداد می باشد.

  1. رضایی بودن قرارداد فرانچایز

قرارداد فرانچایز عقدی رضایی می باشد نه تشریفاتی. بدین معنا که به صرف توافق اراده طرفین، به شرط اینکه به نحوی از انحاء بیان و ابراز شده باشد واقع می شود و برای تحقق آن نیازی به تشریفات خاصی مانند به کار بردن الفاظ معین یا تنظیم سند نمی باشد. ن

هر چند که مطابق قانون ثبت علائم و اختراعات و طرح های صنعتی و علائم تجاری قراردادهای مربوط به بهره برداری از علامت تجاری باید به ثبت برسد ولی این الزام در ثبت به دلیل سهولت در اثبات آن است نه تشریفاتی بودن این قرارداد .

  1. عقد غیر معین بودن قرارداد فرانچایز

قرارداد فراچایز در زمره عقودی است که نام و شرایط خاصی در قانون برای آن نیست و نظر به اصل  حاکمیت اراده و آزادی قراردادها معتبر بوده و به عبارتی جزء عقود نامعین محسوب می شود.

  1. مستمر بودن قرارداد فرانچایز

از آنجائیکه موضوع معامله در قرارداد فرانچایز به نحوی است که می بایست در طول مدت زمانی معین اجرا و انجام شود، این قرارداد عقدی مستمر می باشد که در مقابل عقود فوری قرار دارد که اثر آنها در لحظه ای که طرفین انتخاب کرده اند ایجاد می شود.

  1. معوض بودن قرارداد فرانچایز

با توجه به تعریف قرارداد فرانچایز که حق استفاده از علامت تجاری و دیگر اموال فکری امتیازدهنده در قبال یک حق الامتیاز یا اجرت می باشد، این قرارداد در زمره ی عقود عهدی معوض و نه مجانی قرار می گیرد.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × 1 =