متولی اوقاف شخصی است که عهده دار امور موقوفه می باشد، وی ممکن است به تصریح واقف یا مفاد وقف نامه یا حکم سازمان اوقاف و امور خیریه یا حکم دادگاه جهت اداره امور موقوفه تعیین شود.
شرایط و خصوصیات متولی اوقاف
ماده ۷۵ قانون مدنی مطالبی در مورد متولی وقف بیان کرده است که واقف چه نوع تصمیماتی می تواند در مورد تعیین کردن متولی برای مالی که وقف نموده بگیرد که به شرح ذیل بیان می نمائیم:
۱-واقف مجاز است که چند نفر را به عنوان متولی مال وقف شده اش تعیین و منصوب نماید، که در این صورت می تواند حدود و اندازه اختیارات آنها را در رابطه با مال وقف شده تعیین نماید.
۲-چنانچه واقف چند نفر را به عنوان متولیان مال موقوفه تعیین نموده باشد، چهار حالت متصور است:
الف)حالت استقلال هر یک از افراد متولی
ب)حالت اجتماع و مشورت کردن افراد متولی با همدیگر
ج)حالت ترتیب بین افراد متولی
د)حالت اطلاق
حالت استقلال یعنی اینکه به هر کدام از متولیان به شکل استقلال اختیار و اجازه می دهد که بر مال موقوفه نظارت داشته باشند و هر یک از آن متولیان برای نظارت کردن به مال موقوفه احتیاجی به اخذ اجازه از دیگری ندارند.
منظور از حالت اجتماع این است که متولیان برای نظارت کردن بر موقوفه باید با همدیگر مشورت و گفتگو نمایند و به شکلی عمل نمایند که مورد توافق هر دو متولی باشد.
حالت ترتیب به این صورت است که واقف دو یا چند نفر را به عنوان متولی انتخاب می نماید اما به صورت ترتیب؛ یعنی می گوید اول یک نفر متولی باشد و پس از فوت او متولی بعدی جایگزین شود و به همین ترتیب الی آخر.
حالت اطلاق نیز به این شکل می باشد که واقف در وقف نامه هیچ سخنی از حالت های استقلال، اجتماع و ترتیب نمی گوید، بلکه به صورت اطلاق وقف نامه را تنظیم کرده و اینطور بیان می کند که به طور مثال، دو عموی خودم حسن و حسین را به عنوان متولیان این خانه وقف شده تعیین نمودم؛ در اینصورت دو متولی باید به شکل اجتماع عمل نمایند.
وظایف متولی وقف
متولی وظایف متعددی در خصوص موقوفه بر عهده دارد که اهم آنها به طور کلی عبارتست از: نگهداری، اجاره کردن، تقسیم منافع و عایدات مال موقوفه و نیز ثبت موقوفات و دفاع از دعوی علیه آن و نیز اقامه دعوی علیه تضییع کنندگان حقوق موقوفه که به شرح ذیل در خصوص هر کدام به طور مختصر توضیح خواهیم داد:
نگهداری مال موقوفه
نخستین وظیفه متولی نگهداری مال موقوفه است. چرا که سهل انگاری در این وظیفه گاهی موجب خرابی و در نتیجه مسلوب المنافع کردن آن می گردد. همچنین عین مال موقوفه باید حفظ شود تا منافع آن در جهت و هدف واقف مورد استفاده قرار گیرد؛ بنابراین هزینه نگهداری مال موقوفه باید مقدم بر حقوق موقوف علیه باشد.
تقسیم منافع و عایدات مال موقوفه
از دیگر وظایف متولی، تقسیم منافع و عایدات مال موقوفه است. واقف می تواند سهم موقوف علیه را به تساوی یا تفاوت قرار دهد و این امر می بایست طبق نظر واقف صورت گیرد و موقوف علیه می توانند پس از مشخص شدن سهم خویش، آن را تصرف کنند هرچند متولی اذن نداده باشد.
اجاره دادن مال موقوفه
اجاره دادن مال موقوفه یکی دیگر از وظایف متولی می باشد. متولی به عنوان نماینده وقف می تواند مال موقوفه را در صورت مصلحت وقف به اجاره واگذار نماید تا عواید تحصیل و در مصارف مقرر، مصرف گردد.
ثبت مال موقوفه
جهت نظم و ایجاد ثبات و امنیت حقوقی، متولی مکلف است نسبت به ثبت اسناد و املاک اقدام نماید. چنانچه ملک وقفی به ثبت نرسیده باشد، طبق ماده ۲۷ قانون ثبت اسناد و املاک مصوب ۱۳۱۰ و آئین نامه اجرایی آن، متولیان موقوفات از ثبت محل درخواست ثبت ملک را به نام موقوفه خواهند نمود. در صورت عدم اقدام متولیان، نماینده اوقاف محل درخواست ثبت خواهد داد.
طرح دعوی علیه تضییع کنندگان حقوق موقوفه
در خصوص تکلیف متولی به طرح دعوی و تظلم خواهی در مراجع قضایی، طبق بند ۱ ماده ۱ قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف و امور خیریه مصوب ۲/۱۰/۶۳: اداره امور موقوفات عام که فاقد متولی بوده با مجهول التولیه است و موقوفات خاصه در صورتی که مصلحت وقف و بطون لاحقه و یا رفع اختلاف موقوف علیهم متوقف بر دخالت ولی فقیه باشد، به عهده سازمان اوقاف و امور خیریه قرار دارد.
در ماده ۹ قانون مذکور نیز قید گردیده: سازمان حج و اوقاف و امور خیریه نسبت به مواردی که در بندهای ماده ۱ این قانون به عهده آنها گذاشته شده در صورت عدم اقدام متولی یا امضاء موقوف علیهم حق تقاضای ثبت و سایر اقدامات لازم و اقامه دعوی را دارد.
اختیارات متولی وقف
طبق ماده ۸۲ قانون مدنی چنانچه واقف برای اداره کردن موقوفه ترتیب خاصی معین کرده باشد، متولی باید به همان ترتیب رفتار کند و اگر ترتیبی قرار نداده باشد، متولی باید راجع به تعمیر و اجاره و جمع آوری منافع و تقسیم آن و حفظ موقوفه مثل وکیل امینی رفتار کند. بنایر این طبق ماده فوق الذکر چنانچه واقف ترتیب و روش خاصی را برای اداره کردن مال موقوفه معین کرده باشد، متولی باید به همان شکل و ترتیب عمل نماید اما اگر واقف ترتیب مشخص و معینی را پیش بینی نکرده باشد، در اینصورت متولی باید همانند یک وکیل امین در رابطه با آن مال وقف شده عمل نماید. اصطلاح وکیل امین در این ماده به این معنا نیست که متولی وکیل واقف می باشد، بلکه او مدیر شخصیت حقوقی می باشد که باید آن مال وقف شده را اداره کند و منظور قانونگذار در این ماده این است که متولی در حکم یک وکیل امین می باشد برای وقف نه شخص واقف.
تفاوت متولی با وکیل و وصی
در ابتدا به وجوه افتراق بین تولیت و وصایت می پردازیم؛
عمل وصایت وصی معلق بر فوت موصی می باشد، یه عبارت دیگر وصی از زمان فوت موصی مأمور به انجام وصایت است، حال آنکه متولی واقف هم شامل زمان حیات و بعد از مرگ واقف می باشد. همچنین موضوع وصایت معمولاً امر یا اموری است که با گذشت مدتی پایان می یابد، در حالی که تولیت موقوفه امری مستمر است که در طول قرن ها با بقاء عین موقوفه ادامه دارد.
از جمله تفاوت وصی با متولی می توان گفت در وصایت قبول وصی شرط نیست، اما متولی هر گاه بر تولیت اطلاع یابد حتی بعد از مرگ واقف، وی اختیار دارد آن را قبول یا رد کند. مورد وصایت گاهی مواظبت و سرپرستی از اشخاص می باشد ولی عمل تولیت صرفاً ناظر به اموالی است که با بقاء عین بتوان از آن منتفع شد. چنانچه وصی بر خلاف وصایای موصی عمل کند، ضامن بوده و منعزل می گردد اما متولی در صورت تعدی یا تفریط یا خیانت در امانت ضامن بوده و ضم امین می گردد.
موارد فوق از جمله تفاوت های وصی با متولی بود، اکنون می خواهیم در خصوص تفاوت های وکیل و متولی مواردی را بر شماریم؛
وکالت به معنای تفویض کردن و واگذار نمودن می باشد که به موجب آن شخص دیگری اختیار انجام عملی را به نام و به نفع خود می دهد. حدود وکالت باید معلوم باشد و با توجه به اینکه عقدی جایز محسوب می گردد، هر زمان وکیل و موکل می توانند آن را بر هم بزنند، حال آنکه وقف عقدی است لازم و واقف حق عزل متولی را ندارد مگر اینکه حق عزل او را در صمن وقف برای خود یا دیگری شرط کرده باشد. وکالت وکیل با فوت و محجوریت موکل خاتمه پیدا می کند اما جنون، محجوریت و فوت واقف یا موقوف علیهم تأثیری در تولیت متولی ندارد. وکالت ممکن است معمولاً جزئی و در مورد خاص باشد در حالی که تولیت ناظر به نگهداری و سرپرستی ااموال موقوفه بوده و لازمه آن اداره کامل امور موقوفه خواهد بود.