ادله اثبات دعوا دلایل قطعیت آوری هستندکه در مواقعی مورد استفاده قرار میگیرند که امری برای محکمه محرز نباشد و از آنجایی که محکمه بدون دلیل و مدرک نمیتواند هیچ فردی را مواخذه نماید از ادله مزبور جهت اثبات دعوا استمداد میجوید و قاضی مکلف به انشای رای بر مبنای این ادله می باشد. این ادله عبارتند از:اقرار، اسناد، شهادت شهود ،سوگند.
اقرار
اقرار زمانی است که فردی به ضرر خود و به نفع فردی دیگر موضوعی را بیان نماید، و چنین فردی با یک مرتبه اقرار میتواند امر مزبور را اثبات نماید.
اقرارکننده باید دارای چه ویژگی هایی باشد؟
البته فردی که میخواهد اقرار کند بایستی دارای ویژگی هایی باشد.
اهلیت : چنین فردی بایستی اهلیت داشته باشد، اهلیت به معنای بلوغ، عقل ،رشد می باشد فردی که به امری اقرار می کند،از نظرعقلی باید در صحت و سلامت به سر ببرند و اقرار از مجنون پذیرفته نیست و همین طور اقرارصغیر پذیرفته نمی شود. فلذا اقرار فرد مجنون و صغیر باطل است.
اما در مورد اقرار فرد غیر رشید (فردی که عقل معیشت مالی ندارد ) موضوع کمی متفاوت تر می باشد.در صورتی که به امور مالی اقرار نماید اقرار وی باطل است.اما در امور غیر مالی پذیرفته است.
لازم به ذکر است که….
فردی که اقرار می کند نباید از روی اجبار به این امر مبادرت نماید که اقرار بایستی با اختیار خود فرد باشد و همینطور هیچکس نمی تواند به جای دیگری اقرار نماید و اقرار از وکیل ،ولی ،نماینده و… پذیرفته نمی شود.
فردی که به نفع او اقرار صورت می گیرد مقرله نامیده می شود. اهلیت چنین فردی نیاز نیست.و همینطور لازم نیست که مقرله حتماً اقرار را قبول نماید اما در صورتیکه اقرار را رد نماید اقرار دیگر در حق او تاثیری ندارد.
نکته قابل توجه دیگر این که….
مقرله بایستی بتواند مالک حقیقی شود که به نفع او در مورد آن اقرار صورت گرفته است.همچنین مقرله میتواند فردی مرده باشد که در این صورت اقرار به نفع ورثه چنین فردی موثر است.
آنچه که بدان اقرار می شود، مقربه نامیده میشود. مقربه بایستی دارای اصالت باشد از جمله این که بایستی از نظر قانون و عادتاً امکان پذیر باشد و چنانچه غیر از این باشد که اقرار در مورد آن باطل است.
مثال :چنانچه فردی ۳۵ ساله اقرار به دیدن ولادت فردی چهل ساله نماید چنین قراری به دلیل اینکه عقلا امکان پذیر نیست باطل می باشد.
آیا رجوع از اقرار امکان پذیر است؟
معمولاً اقرار قابل رجوع نمی باشد اما در مواقعی ممکن است اتفاقاتی رخ دهد که از اقرار مزبور رفع اثر نماید:
- چنانچه اقرار کننده دروغ بودن اقرار خود را ثابت کند.
- اقرار کننده ثابت نماید که اقرار باطل بوده است.
- اقرار کننده ثابت نماید که اقرار ناشی از یک عذر قابل قبول بوده است.
البته اقرار اقسام متفاوتی دارد، اقرار می تواند در دادگاه و نزد قاضی محکمه و یا خارج از دادگاه صورت گیرد که هر کدام از این اقرارها میتوانند به صورت کتبی و یا شفاهی صورت گیرد.
قدرت اثباتی اقرار به حدی بالاست که به آن سید الادله میگویند و هیچ دلیلی تاب مقاومت در برابر آن را ندارد .اقرار ممکن است قاطع و نسبت به اصل خواسته باشد و یا اینکه مقدماتی و مربوط به مقدمات یک موضوع باشد اما آنچه لازم است بدانید اینکه اقرار را خود فرد بایستی انجام دهد، و وکیل و نماینده و ولی و… نمیتوانند به جای دیگری به امری اقرار نمایند. البته اقرار مقدماتی از آنجایی که مربوط به مقدمات دعوا می باشد از وکیل نیز پذیرفته میشود. تمامی موارد استرداد دعاوی و همچنین استرداد دعوی یعنی چه در لینک قبل میباشد.
اسناد
نوشته هایی که در مقام اثبات دعاوی به کار می روند می توانند اسناد رسمی یا عادی باشند اسنادچنانچه در دفتر اسناد رسمی و توسط سایر مقامات قانونی تنظیم شوند، اسناد رسمی نامیده می شوند.
اسناد رسمی باید واجد چه ویژگی باشند؟
- در دفتر اسناد رسمی تنظیم شده باشند.
- مامورین که این اسناد را تنظیم مینماید بایستی در تنظیم این اسناد صلاحیت خویش را رعایت نموده باشد.برای مثال مامور دفاتر رسمی ازدواج حق طلاق ندارد و هر ماموری بایستی در حیطه صلاحیت کاری خود اقدام نمایند.
- بایستی قواعد و مقررات قانونی در تنظیم اسناد رسمی رعایت شده باشد.
توجه به این نکته لازم است که….
چنانچه هر کدام از موارد فوق رعایت نشود سند از اعتبار نمیافتد بلکه سند از زمره اسناد رسمی خارج شده و در دسته اسناد عادی قلمداد می شود.
وجه تمایز اسناد عادی و رسمی چیست؟
زمانی که اسناد به رسمی و عادی تقسیم می شوند،این تقسیم بندی باعث وجه تمایزاتی بین این دو نوع اسناد از یکدیگر می شود.
- اسناد در صورتی که رسمی باشند میتوان نسبت به آنها ادعای جعل نمود. اما نسبت به اسناد عادی، ادعای جعل پذیرفته نیست.
- اسناد رسمی در برابر همگان قابلیت استناد را دارند. و این دقیقاً برعکس اسناد عادی است که تنها در برابر طرفین آنها قابل استناد می باشند.
در چه صورتی اسناد عادی اعتبار اسناد رسمی را می یابند؟
گاهی اسناد عادی اعتبار اسناد رسمی را پیدا مینمایند. اما برای این امر نیازاست که واجد شرایطی باشند از جمله این شرایط عبارت است :
- شخصی که سند عادی علیه او مورد استناد قرار گرفته است چنانچه اعتبار و صحت و اصالت آن را بپذیرد، در این صورت نمی تواند نسبت به چنین سندی ادعای انکار و تردید نماید،چرا که با وجود این سه ویژگی سند مزبور در حکم رسمی می گردد و اعتبار آن را می یابد و ادعای انکار و تردید در مورد چنین اسنادی پذیرفته نمی شود.
- گاهی سندی در دادگاه ارائه می گردد که از نظر دادگاه اصالت وصحت و اعتبار آن محرز است اما فردی که سند بر علیه او مورد استفاده قرارمیگیرد ،اعتبار وصحت و اصالت آن را تایید نمی نماید، در چنین مواقعی با وجود نظر مخالف فردی که سند علیه او مورد استناد قرار گرفته است، دادگاه بر نظر خود تاکید مینماید و سند مزبور را در حکم سند رسمی قلمداد مینماید و چنین سندی قابلیت انکار وتردید ندارد.
شهادت یا گواهی
شهادت یا گواهی ، در مواقعی است که فرد یا افرادی به سود فرد یا افرادی و به ضرر فرد یا افرادی دیگر از واقعه ای خبر دهند.
شهادت یا گواهی ،یکی از ادله اثبات دعوی است که امروزه نیز بسیار شایع است و در مواقعی که سند و مدرک دیگری در دست نیست،از این مورد استفاده میشود. شهادت یا گواهی بدین معناست که افرادی که از آن واقعه خبر دارند نسبت به آن موضوع،آنچه را که میدانند بیان می نمایند. در حقیقت شهادت به این دلیل یکی از ادله اثبات دعوا شمرده می شودکه حقی از کسی ضایع نگردد و در مواقعی که سند و مدرکی وجود ندارد حق به حق دار برسد.اما متاسفانه امروزه شهادت دروغ نیز به وفورشایع است.
لازم به ذکر است که….
بدین شکل نیست که شهادت هر فردی پذیرفته شود بلکه شهادت نیز ویژگی های خاص خود را دارد و فردی که جهت شهادت احضار میشود بایستی دارای اوصافی باشد که در صورت نبود هر کدام از این موارد شهادت وی شنیده نمی شود .
شهادت چه فردی مورد پذیرش قرار میگیرد؟
.فردی که شهادت او پذیرفته میشود بایستی دارای ویژگی هایی باشد از جمله :بلوغ، عقل، طهارت مولد، ایمان، متکدی نبودن و….که این موارد توسط قاضی باید احراز گردد البته شاهد بایستی در زمان ادای شهادت این ویژگی ها را دارا باشد و در زمان تحمل شهادت وجود همه موارد فوق لزومی ندارد البته عقل جز مواردی میباشد که در هر مرحله تحمل و ادای شهادت وجود آن لازم و ضروری است.
حد نصاب شهادت در امور مالی و غیر مالی چند نفر است؟
چنانچه از شهادت به عنوان یکی از ادله اثبات دعوا استفاده شود بایستی بین امور مالی و غیرمالی تفاوت قرار داد.
- شهادت در امور غیر مالی: زمانی که در رابطه با امور غیرمالی و همینطور اصل طلاق و اقسام آن و رجوع در طلاق نیاز به شهادت باشد، شهادت دو مرد عادل نیاز است.
- شهادت در امور مالی: چنانچه در امور مالی بنا باشد که از شهادت استفاده شود تعداد و جنس شهادت دهندگان همچون مورد قبل نیست بلکه برای اثبات امور مالی شهادت افراد زیر پذیرفته است :
****شهادت دو مرد عادل
****شهادت یک مرد عادل و یک شاهد زن
****شهادت یک شاهد مرد و سوگند تکمیلی خواهان
****شهادت دو شاهد زن و سوگند تکمیلی خواهان
- شهادت در اموری که اطلاع از آن تنها توسط زنان مقدور است: برخی از امور نیز هستند که اطلاع از آنها تنها با شهادت زنان امکان پذیر است ، همچون بکارت و ولادت و…در این امور شهادت چهار زن عادل برای اثبات امر مزبور نیاز است.
- شهادت در اصل نکاح : همچنین در رابطه با اصل نکاح (انعقاد نکاح)هم دو شاهد مرد میتوانند شهادت دهند وهم شهادت یک شاهد مرد و دو شاهد زن پذیرفته است.
نکته قابل توجه:
چنانچه تعداد و جنس شهادت دهندگان در این امورتغییر نماید،دیگر شهادت مزبور به عنوان دلیل قطعیت آور قانونی مورد استناد قرار نمیگیرد بلکه تنها میتوان به چنین شهادتی از دید یک اماره نگاه کرد.
متاسفانه بسیاری از افراد گمان مینمایند که با استفاده از این روش میتوانند ولو به دروغ نتیجه دعوا را به نفع خود خاتمه دهند اما لازم به ذکر است که قانون گذار برای جلوگیری از این امر تمهیداتی را اندیشیده است و قاضی محکمه قبل از شنیدن اظهارات شاهد موظف است که او را سوگند دهد تا شهادت دهنده تمام حقیقت را بگوید و همچنین قبل از شهادت عواقب شهادت کذب را نیز به شاهد یا شاهدان تذکر میدهد.این موارد عبارتند از:
- مسئولیت شرعی شهادت کذب
- مسئولیت مدنی شهادت کذب
- مسئولیت کیفری شهادت کذب
سوال:چنانچه شاهد، قبل از ادای شهادت حاضر به سوگند خوردن نباشد قاضی محکمه چه اقدامی انجام میدهد؟
پاسخ : در چنین مواقعی قاضی صحبت های شاهد را تنها جهت اطلاع بیشتر میشنود به عنوان دلیل نمیتوان از چنین شهادتی استفاده نمود.
آیا امکان اثبات اینکه شاهد فاقد ویژگی های لازم جهت شهادت است،وجود دارد؟
چنانچه شاهدی در دادگاه حاضر شود که ظاهرا شرایط شاهد را دارا باشد اما طرف مقابل او به این امر که شاهد مورد نظر فاقد شرایط لازم برای ادای شهادت است آگاه باشد، میتواند دلایل خود را برای رد شاهد به محکمه اطلاع دهد، در چنین مواردی اصطلاحا جرح شاهد نام میگیرد. البته ممکن است فردی که قصد جرح شاهد را دارد برای ارایه دلایل خود درخواست مهلت نماید، در این مواقع دادگاه نهایتا تا یک هفته به چنین فردی مهلت میدهد.
چنانچه به شهادت شهود استناد شود، آیا ضمیمه نمودن شهادتنامه به دادخواست ضروری است؟
برخلاف تصور عموم افراد که گمان می نمایند، چنانچه در دادخواست به شهادت شهود استناد شود،حتما لازم است که به همراه دادخواست استشهادنامه نیز تقدیم دادگاه شود، اصلا نیازی به استشهاد نامه در این مواقع نیست. و همینکه در دادخواست مشخصات شهود ذکر گردد کفایت مینماید.
البته یک مورد استثنا نیز وجود دارد:
در دعوای اعسار حتما لازم است به همراه دادخواست استشهادنامه کتبی نیز ضمیمه گردد. در این مواقع چه اعسار از هزینه دادرسی وچه اعسار از محکوم به باشد شهادت نامه کتبی را لازم دارد .
شهادت بر شهادت
گاهی بنا به دلایلی ،شهود اصلی نمیتوانند در دادگاه برای ادای شهادت حاضر شوند ،از این رو از شهود فرعی استفاده می شود به این صورت که افرادی شهادت شهود اصلی را میشنوند و شهادت آنها را به محکمه انتقال میدهند در این مواقع از آنجایی که شهادت با واسطه اتفاق می افتد شهادت بر شهادت نام میگیرد.
البته ذکر این نکته لازم است که….
شهادت بر شهادت صرفا در امور حق الناسی اعم از مالی و غیر مالی کاربرد دارد و در سایر موارد نمیتوان به شهادت بر شهادت متوسل شد و تعداد و اوصاف شهادت بر شهادت همچون تعداد و اوصاف در شهادت اصلی می باشد.
سوگند
گاهی مدعی هیچ سند و مدرک و گواه و شاهدی برای اثبات ادعای خویش در دست ندارد. از این رو قانون گذار سوگند را جز دلایلی قرار داده است تا مدعی بتواند به آن استناد نماید و چنین بیان نموده است که در کلیه امور مالی و سایر حقوق الناس استفاده از سوگند مجاز است.
سوگند باید به الفاظ جلاله ولله ،بالله، تالله باشد و در استفاده از این الفاظ بین مسلمان و غیر مسلمان فرقی نیست و همه افراد برای ادای سوگند از همین الفاظ استفاده مینمایند.
گاهی ممکن است دادگاه صلاح بداند که سوگند را تغلیظ نماید که این تغلیظ میتواند تغلیظ زمانی و یا مکانی باشد. زمانی همچون هنگام اذان و… و مکانی همچون مکه مکرمه و….
سوگند انواعی دارد که در امور مختلف میتوان از آنها استفاده نمود:
- سوگند بتی: این سوگند در کلیه امورحق الناسی اعم از امور کیفری و حقوقی و همچنین دعاوی مالی و غیر مالی، مورد استفاده قرار میگیرد.این سوگند در مواقعی استفاده میشود که مدعی برای اثبات ادعای خود هیچ دلیل و مدرکی نداشته باشد از این رو به این امر مبادرت مینماید که البته خوانده دعوا نیز در برابر درخواست سوگند مدعی (خواهان) ممکن است سه واکنش از خود نشان دهد:
******میتواند سوگند را بپذیرد و سوگند بخورد.
******میتواند سوگند را نپذیرد و آن را به خواهان رد کند و از خواهان بخواهد که سوگند بخورد که البته در این مواقع چنانچه خواهان سوگند بخورد دعوا خاتمه پیدا میکند.
******ممکن است هیچ عملی انجام ندهد،از قبول یا رد سوگند امتناع نماید.
- سوگند تکمیلی : این سوگند تنها در دعاوی مالی کاربرد دارد و قابل استناد است این سوگند نیز همچون سوگند بتی از جانب مدعی درخواست میشود و در مواقعی کاربرد داردکه از شهادت شهود به عنوان دلیل اثبات دعوا استفاده میشود اما تعداد شهود به حد مقرری که برای شهادت نیاز است نرسد،در چنین مواقعی در کنار شهادت شهود سوگند خواهان نیز اضافه میگردد که در اصلاح ادله اثبات را تکمیل میکند، به چنین سوگندی،سوگند تکمیلی گفته میشود.
- سوگند استظهاری:گاهی ممکن است دعوایی بر فردی که در قید حیات نیست اقامه گردد، اما از آنجایی که میت نمیتواند حضور داشته باشد تا صحت گفته های مدعی اثبات گردد، بایستی دلیل و اماره ای آورده شود تا صحت وسقم گفته های وی اثبات شود از این رو قانون گذار سوگند استظهاری را در چنین مواقعی در نظر گرفته است.
در این مواقع دلایل کافی برای اثبات گفته های مدعی وجود دارد اما از آنجایی که طرف مقابل مدعی میت است وی باید سوگندی را به ادله خویش اضافه نماید به چنین سوگندی سوگند استظهاری گفته میشود.
سوگند استظهاری در دعاوی بر میت الزامی میباشد وبر عهده خود مدعی هم قرار میگیرد.
ذکر یک نکته :
سوگند قایم به شخص است و خود فرد باید آن را ادا نماید و از وکیل و ولی و نماینده و… پذیرفته نیست. البته وکیل میتواند از جانب موکل خویش درخواست سوگند را بپذیرد اما مجاز به اینکه از جانب او سوگند را ادا نماید، نیست.