شروط قراردادی توافقاتی بیشتر از مفاد اصلی قرارداد، میان طرفین هستند و ممکن است همزمان با عقد یا پس از آن صورت گیرند. اعتبار این شروط وابسته به اعتبار خود قرارداد است؛ بنابراین اگر قرارداد به هر دلیلی مانند فسخ، اقاله، انفساخ یا بطلان از بین برود، غالبا شروط آن نیز بیاثر میشوند.
گاهی شروط به درستی در قرارداد گنجانده نمیشوند و قانونگذار آنها را باطل میداند. برخی از این شروط باطل، به اصل عقد آسیبی نمیزنند و عقد با وجود آنها همچنان صحیح است با این حال در مواردی وجود شرط باطل برای طرفی که شرط به سود او بوده، حق فسخ ایجاد می کند. در مقابل بعضی شروط علاوه بر اینکه باطل اند، موجب بطلان کل عقد نیز میشوند بهمین دلیل پیشنهاد می کنم تا پایان همراه ما باشید.
قرارداد چه حقی را برای طرفین قرارداد ایجاد می نماید؟
هر قراردادی متشکل از یک سری شروط قراردادی است که برای طرفین قرارداد تکلیف یا حق ایجاد می نماید. به عبارت دیگر، هر جمله ای که در قرارداد درج می گردد ماهیت تعهد دارد.
این تعهد می تواند در چند قسم بروز نماید. این اقسام عبارتند از:
- ایجاد تعهد
- تصریح به عدم تعهد
- ایجاد اختیار
- تصریح به عدم اختیار
- اخبار مبتنی بر حق یا تعهد
در واقع اهم مفاد قرارداد می خواهد حق یا الزامی را برای یک یا هر دو طرف قرارداد شرط نماید. لذا در نگارش مفاد قرارداد باید با شرایط صحت شرط و انواع آن آشنا شد.
بیشتر بدانید: قرارداد بازاریابی چیست و نحوه تنظیم آن چگونه است؟
تعریف شرط در قرارداد
الزامی که در ضمن یک قرارداد یا معامله آمده باشد شرط نامیده می شود. شرط کردن به معنای عهد کردن، بر خود لازم گرفتن است.
آثار شروط ضمن قرارداد
طرفین می توانند به جای اینکه بر موضوعی به صورت شرط ضمن عقد توافق کنند، مستقیما در شکل قرارداد غیر معین، بر آن توافق نمایند و پیمان جداگانه را منعقد کنند.
همه شروطی که در قرارداد آورده می شود اعم از اینکه مربوط به خود قرارداد باشد یا نباشد یا اینکه در زمره مسائل اصلی باشد یا تبعی، مرتبط با ماهیت قرارداد باشد یا نباشد شروط ضمن عقد شمرده می شود.
شروط صحیح قرارداد
شروط صحیح شروطی هستند که قانونگذار آنها را به رسمیت می شناسد و برای آنها ضمانت اجرا قائل است. شروط صحیح در مقابل شروط باطل قرار دارند، شروط باطل قراردادی به دو دسته تقسیم میشوند:
- شروطی که صرفاً خود باطلاند، بدون آن که موجب بطلان قرارداد شوند.
- شروطی که علاوه بر باطل بودن خود شرط، موجب بطلان کل قرارداد نیز میگردند.
انواع شروط در قانون مدنی
با توجه به ماده ی ۲۳۴ قانون مدنی شروط صحیح به اعتبار ماهیتشان به سه دسته تقسیم می شوند:
- شرط صفت
- شرط نتیجه
- شرط فعل
شرط صفت
با توجه به قانون مدنی شرط مربوط به کمیت و کیفیت موضوع قرارداد را شرط صفت می گویند.
وصف مورد معامله گاهی به صورت شرط نمود پیدا می کند و گاهی از وصف که تعیین کننده ی کمیت است برای تعیین موضوع قرارداد استفاده می شود.
گاهی وصف هم به عنوان شرط و هم به عنوان مورد معامله مورد استفاده قرار می گیرد.
در اغلب قراردادها ذکر مقدار (مثل وزن، مساحت یا تعداد) برای تعیین مورد معامله است. حال اگر بعداً بین طرفین اختلاف شود که آیا این وصف یا مقدار، از اجزای اصلی معامله بوده یا صرفاً جنبهی فرعی داشته، باید به قصد مشترک طرفین و در صورت بروز ابهام، به اوضاع و احوال قرارداد رجوع کرد.
برای مثال ممکن است در قراردادی تصریح شود که کالا به شرط عتیقه بودن فروخته میشود، یا آلیاژی به شرط دارا بودن ترکیبات خاص مورد معامله قرار میگیرد.
همچنین در مواردی، اوصافی مانند وزن معین، تعداد مشخص یا مساحت دقیق به عنوان شرط، برای تعیین موضوع قرارداد ذکر میشوند.
شرط نتیجه
بند دوم ماده ی ۲۳۴ قانون مدنی عنوان کرده است که شرط نتیجه آن است که تحقق امری در خارج شرط شود.
هر گاه در یک قرارداد، یک عمل حقوقی یا نتیجه یک عمل حقوقی مثل مالکیت را شرط کنند به این صورت که شرط مذکور نیازی به انجام فعل دیگری نداشته باشد و به نفس گذاشتن شرط، حاصل شود، آن شرط شرط نتیجه است؛ مثلا در عقد ازدواج چنین درج شود که در صورت اعتیاد مرد یا استعمال مشروبات الکلی توسط او، زن وکالت در طلاق دارد (وکالت در قالب شرط نتیجه است) یا در عقد بیع خودرویی چنین درج شود که علاوه بر ثمن، فلان کتاب یا مال به مالکیت فروشنده درآید (انتقال مالکیت در قالب شرط نتیجه).
این شرط برخلاف شرط فعل، برای هیچ یک از طرفین ایجاد تعهد نمی کند؛ به عبارت دیگر در شرط فعل مشروط علیه تعهد می کند فعلی را انجام دهد یا انجام ندهد، اما در شرط نتیجه چنین نیست و تعهدی برای انجام دادن، ایجاد نمی شود بلکه عقدی یا ایقاعی یا نتیجه ای به صورت خود به خود و اتوماتیک وار حاصل می شود.
شرط فعل
با توجه به ماده ی ۲۳۴ قانون مدنی شرط فعل آن است که اقدام یا عدم اقدام به فعلی بر یکی از طرفین قرارداد یا بر شخص خارجی شرط شود؛ بنابراین شرط فعل دو قسم است:
- شرط فعل مثبت: به این معنا که انجام یک عمل مادی یا حقوقی در قرارداد شرط شود، مثل اینکه خانه ای را به شخصی اجاره دهیم و شرط کنیم که مستاجر در پایان عقد اجاره خانه را رنگ آمیزی کند و بعد به موجر تحویل دهد.
- شرط فعل منفی: در این حالت عدم انجام یک عمل مادی یا حقوقی بر مشروط علیه شرط می شود؛ مثل این که خانه ای به شخصی اجاره داده شود و در ضمن عقد اجاره شرط شود شیئی در ایوان خانه گذاشته نشود یا مثلا خانه ای فروخته شود و شرط شود که مالک تا دو سال خانه را نفروشد.
پس شرط فعل ممکن است اجرای عمل حقوقی (عقد- ایقاع) یا عمل مادی (فعل مثبت) یا خودداری از انجام عمل حقوقی یا مادی (فعل منفی) باشد.
شروط باطل در قرارداد
شروط باطل یک قرارداد شروطی اند که قانون آنها را به رسمیت نمی شناسد و ضمانت اجرا برای آنها قائل نیست. این شروط باطل هم مثل قراردادهای باطل غیرقابل پذیرش است و ضمانت اجرایی نیز ندارد.
شروط باطل خود به دو دسته تقسیم می شوند:
- شروط غیر مبطل قرارداد: شروط باطلی که موجب بطلان عقد نمی شوند.
- شروط مبطل قرارداد: شروط باطلی که نه تنها خودشان باطلند بلکه قرارداد را نیز باطل می کنند.
شروط غیر مبطل
با توجه به ماده ی ۲۳۲ قانون مدنی شروطی که خودشان باطلند ولی موجب بطلان قرارداد نمی شوند به شرح ذیل می باشند:
- شرطی که انجام آن مقدور نیست: منظور قانون شرطی است که به طور مطلق، نا مقدور باشد؛ بنابراین اگر انجام شرطی برای مشروط علیه (متعهد) نا مقدور باشد اما اشخاص ثالث توانایی انجام آن را داشته باشد، شرط باطل نیست بلکه با هزینه مشروط علیه توسط ثالث اجرا می شود، مگر اینکه شرط قائم به شخص باشد، به این معنی اساسا انجام آن عمل توسط مشروط علیه موضوعیت داشته باشد؛ مثال برای شرط غیر مقدور آن است که مثلا در قراردادی داخلی شرط کنیم مشروط علیه یک کیلوگرم اورانیوم تحویل دهد، در حالی که عرفا این کار قابل انجام نیست و نامقدور و باطل است.
- شرطی که در آن نفع و فایده نباشد: منظور شرطی است که برای مشروط له (کسی که به سود او شرط شده) نفع عقلانی نداشته باشد؛ بنابراین اگر شرطی باشد که باید افراد دیگر در حالت معمول هیچ نفع عقلایی نداشته باشد اما برای مشروط له نفع خاصی داشته باشد این شرط باطل نیست، مثل اینکه در قرارداد صلح خانه ای درج شود متصالح صد لاشه موش به مصالح تحویل دهد، این شرط از دیده عامه مردم بی ارزش است اما ممکن است آن شخص جهت آزمایشات پزشکی به آن نیاز داشته باشد.
- شرطی که نامشروع باشد: منظور شرطی است خلاف قوانین آمره، نظم عمومی و اخلاق حسنه باشد؛ مثلا در قراردادی شرط شود مشروط علیه یک لیتر مشروبات الکلی برای مشروط له بیاورد، یا مثلا تمام شروطی که در قرارداد کار، مزایای کمتر از آن چه در قانون کار قید شده برای کارگر در نظر بگیرد (مثل اینکه شرط شود کارگر حق استفاده از مرخصی ندارد)
نکته قابل ذکر اینکه هر چند قانونگذار سه شرط مذکور را به عنوان شروط باطل شمارش کرده است اما شمارش آنها انحصاری نبوده و می توان شروط دیگری را نیز در زمره شروط باطل آورد. مثل موردی که جهت نامشروع است.
شروط مبطل قرارداد
برخی از شروط ضمن قرارداد هستند که نه تنها خودشان باطلند بلکه موجب بطلان قرارداد هم می شوند.
براساس ماده ی ۲۳۳ قانون مدنی، شروط مفصله ی ذیل باطل و موجب بطلان قرارداد هستند:
- شرط خلاف مقتضای عقد
- شرط مجهولی که موجب جهل به عوضین می شود.
- شرطی که به یکی از ارکان صحت قرارداد خلل وارد آورد.
شرط خلاف مقتضای ذات قرارداد
مقصود از مقتضای ذات عقد، هدف اصلی و اساسیای است که عقد برای تحقق آن منعقد میشود. به بیان دیگر، هر عقد دارای ماهیتی است که بدون آن، وجود عقد بیمعنا خواهد بود.
برای مثال در عقد بیع، مقتضای ذات عقد آن است که مالکیت مبیع به خریدار و مالکیت ثمن به فروشنده منتقل گردد.
با توجه به قوانین و مقررات موجود، شرط خلاف مقتضای ذات عقد قرارداد خود باطل و نیز باطل کننده ی قرارداد است ولی درج شرط خلاف مقتضای اطلاق قرارداد نه تنها عقد را باطل نمی کند بلکه خودش هم باطل نیست.
برای مثال در قرارداد خرید و فروش ملک که مالکیت ذات آن است نمی توان شرط کرد که ملکی فروخته شده است مالکیت آن از آن خریدار نگردد ولی برای مثال می توان شرط کرد که موضوع قرارداد به خریدار فروخته شده است ولی مخارج پرداخت ثمن که به طور معمول به عهده ی مشتری است با فروشنده باشد.
به شرط اول در مثال فوق که هم خود باطل است و هم موجب بطلان قرارداد می گردد شرط خلاف ذات و به شرط دوم که تنها خود باطل ولی موجب بطلان قرارداد نمی شود شرط خلاف اطلاق عقد گفته می شود.
شرط مجهولی که موجب مجهول شدن موضوع قرارداد می شود
شرط مجهول در قراردادها که جهل آن موجب مجهول شدن موضوع و مورد قرارداد می شود موجب بطلان شرط و قرارداد می شود.
برای مثال در عقود تجاری و نفتی اگر یکی از طرفین قرارداد جاهل به عوض یا ثمن قرارداد باشد بنا بر رویه ی تجاری نه تنها قرارداد باطل نیست بلکه شرط ضمن آن نیز صحیح و درست است.
نفت یا گاز برای چند ماه یا حتی چند سال بعد فروخته می شود و قیمت آن هم در زمان تحویل براساس بازار مشخص می شود. پس اگر گفته شود که پانصد هزار بشکه نفت برای ۶ ماه دیگر فروخته شد به شرطی که خریدار مبلغ روز تحویل (قیمت بازار) را پرداخت کند، این معامله صحیح است.
ممکن است در قراردادها شرط گذاشته شود که رابطه ی این قراردادها با شروط ضمن آن مثل رابطه ی اصل و فرع است اعتبار شرط به اعتبار قرارداد بستگی دارد و هر گاه قرارداد باطل باشد شرط نیز باطل است.
دفتر حقوقی بین المللی دادپویان حامی با در اختیار داشتن حقوقدانان و وکلای پایه یک متخصص و مجرب در زمینه ی تنظیم قراردادهای داخلی و بین المللی آماده ارائه ی هر گونه خدمات حقوقی می باشد.
انواع شرط در قرارداد
شروط را به اعتبارهای مختلف به انواع گوناگونی تقسیم نموده اند، از جمله:
شروط تعلیقی و شروط تقییدی: شرط تعلیقی یعنی ایجاد آثار قرارداد به وقوع یک اتفاق در آینده وابسته باشد. یعنی تا وقتی آن اتفاق نیفتاده، قرارداد اثر ندارد. مثلاً اگر در قرارداد شرط شود در صورت دریافت مجوز، معامله انجام میشود، این شرط تعلیقی است.
یکی از نمونههای آن شرط فاسخ است؛ یعنی طرفین توافق میکنند اگر اتفاق خاصی بیفتد، قرارداد بهصورت خودکار منحل شود.
اما شرط تقییدی یعنی آثار قرارداد برقرار است، ولی اجرای آن به دلیل وجود شرط، محدود یا به تأخیر میافتد.
شروط بنایی یا تبانی: گاهی طرفین در مذاکرات پیش از قرارداد، به روش های مختلف مثل ایمیل یا نامه های مبادله شده بر شروطی باهم توافق می نمایند، اما این شروط را در عقد داخل نمی کنند، چنین شروطی که در اراده پنهان طرفین وجود دارد، شروط تبانی یا بنایی نام دارد؛ مثل اینکه به موجب نامه مبادله شده زمان تحویل کالا تا دو ماه بعد از انعقاد قرارداد در نظر گرفته شود، اما در متن ثرادا این موضوع درج نشده باشد، قانون گذار به چنین شروطی رسمیت داده است.
شروط صریح و ضمنی: شرط صریح شرطی است که صراحتا در عقد بیان شده است اما شرط ضمنی شرطی است که در عقد درج نشده است اما با توجه به عرف، به طور ضمنی در قرارداد جاری است مگر آن که طرفین خلاف آن را در قرارداد درج کرده باشند.
شروط ضمن عقد، تعهد ابتدایی، شروط الحاقی: شرط ضمن عقد، شرطی است که در خود عقد گنجانده میشود و میان آن عقد و تعهدی که در قالب شرط آمده، رابطهای مانند اصل و فرع وجود دارد. اگر شرطی که در ضمن عقد ذکر شده از نظر قصد مشترک طرفین ارتباطی با خود عقد نداشته باشد، در واقع تعهدی مستقل محسوب میشود که به آن تعهد ابتدایی گفته میشود.
شرط الحاقی شرطی است که پس از انعقاد عقد، به آن افزوده یا ضمیمه میگردد.
شروط قراردادی و شروط عرفی: گاهی شرط به موجب توافق صریح طرفین در قرارداد ذکر میشود که به آن شرط قراردادی گفته میشود.
اما در برخی موارد شرطی به صورت مستقیم در متن قرارداد نیامده، ولی عرف حاکم بر معاملات آن را جزء مفاد قرارداد قرار میدهد. این نوع شروط را شروط عرفی مینامند و قانون نیز آنها را معتبر میداند، مگر این که طرفین در قرارداد برخلاف آن به طور صریح توافق کرده باشند.
جایگاه شرط ضمن قرارداد
اعتبار شرط به اعتبار عقد بستگی دارد، هرگاه عقد باطل باشد، شرط نیز باطل است.
مادامی که عقد اعتبار دارد و اقاله یا فسخ نشده یا باطل اعلام نگردیده شرط نیز دارای اعتبار است. اگر عقد منحل شود شروط هم جایگاهی نخواهد داشت. مگر درموارد خاص، مثل شرط داوری در قراردادهای تجاری، یا تشریفات خاص مذکور در ماده ۴۷ شرایط عمومی پیمان که اگر قرارداد هم باطل باشد، براساس آن عمل می شود.
اثر شرط باطل در عقد
شروط باطل غیرمبطل عقد
همانطور که گفته شد این دسته از شروط، هرچند از نظر قانون باطلاند، اما به اصل عقد لطمهای نمیزنند؛ مانند شرط نامقدور یا شرط نامشروع.
اگر مشروط له (کسی که شرط به نفع اوست) در زمان انعقاد عقد از بطلان یا فساد شرط آگاه باشد، هیچ حقی برای او ایجاد نمیشود.
اما اگر بیاطلاع از بطلان شرط باشد، برای او حق فسخ بهوجود میآید و میتواند با طرح دعوا در دادگاه، فسخ قرارداد را بخواهد.
شروط باطل و مبطل عقد
در مواردی که شرط باطل با ماهیت عقد در تضاد است که باعث بطلان کل عقد میشود؛ مانند شرطی که با مقتضای ذات عقد منافات دارد.
در چنین مواردی هر یک از طرفین میتوانند از دادگاه اعلام بطلان قرارداد را تقاضا کنند.
دعوای ابطال شروط قراردادی
دعوای ابطال شروط قراردادی در دو وضعیت مطرح میشود:
- هنگامی که شرط باطل ولی غیرمبطل است و یکی از طرفین، با وجود بطلان شرط، بر اجرای آن اصرار دارد؛ یا زمانی که مشروطله میخواهد با اقامه دعوای ابطال شرط، حق فسخ قانونی خود را اعمال کند.
- در مواردی که شرط باطل، موجب بطلان عقد نیز میشود. در این حالت خواهان باید در دادخواست اعلام بطلان قرارداد، به بطلان شرط نیز اشاره کند.
در دعوای ابطال شرط، لازم است جهت یا علت بطلان بهطور دقیق در دادخواست ذکر شود؛
برای مثال:
- درخواست بطلان شرط ضمن عقد به علت نامقدور بودن انجام آن
- درخواست بطلان شرط ضمن عقد به علت نامشروع بودن شرط
بسیاری از اختلافات قراردادی به دلیل درج نادرست شروط یا بیتوجهی به آثار حقوقی آنها شکل میگیرد.
اگر قصد تنظیم قرارداد یا درج شرط خاصی را در قرارداد خود دارید، پیشنهاد میکنیم پیش از امضا با کارشناسان حقوقی ما مشورت کنید.
کارشناسان دفتر دادپویان حامی آمادهاند تا با بررسی بندهای قرارداد شما، از بروز هرگونه ایراد یا بطلان احتمالی پیشگیری کنند.
آگاهی از نوع شرط و آثار آن در هر قرارداد، گام نخست برای پیشگیری از بروز اختلافات حقوقی و کاهش هزینه های مالی و زمانی در آینده است.
برای دریافت مشاوره حقوقی اختصاصی یا تنظیم قرارداد متناسب با نیاز شما با ما در ارتباط باشید.










