صدور حکم خروج از حجر

حجر به معنای ممنوعیت می باشد. محجور کسی است که دارای اهلیت استیفا نبوده و به این واسطه نمی تواند حقوق مالی و غیر مالی خود را به صورت مستقل اداره نماید به همین جهت قانونگذار برای حمایت از وی و اشخاصی که با او وارد معامله می شوند در صورت نبود ولی خاص ، قیم را قرار داده است که توسط دادستان تعیین می شود. محجورین در قانون مدنی به سه دسته صغار، مجانین و اشخاص غیر رشید تقسیم می شوند.برای اینکه شخصی محجور قلمداد شود حتما نیاز نیست که حکم محجوریت وی صادر شود مثلا در خصوص صغار ، صغیر بودن اساسا  سبب می شود که مداخله در امور مالی و غیر مالی مستقلا صورت نگیرد و برای اینکه صغیر از انجام و اداره امور محروم شود صرف صغیر بودن کفایت می کند و نیازی نیست که حکمی در این خصوص صادر شود زیرا حالت سابق و لاحق تغییر نیافته است که  سبب شود در این بین بر مبنای آن  رسیدگی صورت گیرد اما در خصوص سفیه و مجنون وضع متفاوت است زیرا رسیدن به سن بلوغ به معنای اهلیت استیفای کامل نبوده و در صورتی که ثابت شود شخص بالغ سفیه یا مجنون می باشد در خصوص او حکم حجر صادر می شود. صدور حکم حجر سبب محرومیت بالغ سفیه یا مجنون از اجرا و تصرف  در حقوق مالی و غیر مالی اش می شود البته باید به این نکته اشاره کنیم که صدور حکم حجر سبب محرومیت دائمی محجور نمی شود و در صورتی که محجور، ولی ،قیم یا دادستان بتوانند ثابت نمایند که مجنون یا سفیه افاقه یافته است ، حکم خروج از حجر صادر می شود و به واسطه این حکم اداره امور مالی و غیرمالی به محجور سابق واگذار می شود.

حکم رفع حجر

اشخاص برای اینکه بتوانند اداره امور مالی و غیرمالی خود را برعهده بگیرند نیاز هست که دارای اهلیت استیفا بوده و محجور نباشند.صغار،مجانین و اشخاص غیررشید در دسته محجورین قرار می گیرند.برای اطلاع  بیشتر در خصوص محجورین به مقاله صدور حکم حجر مراجعه نمایید.

محجوریت اشخاص به جز صغیر بودن به موجب حکم دادگاه صورت می گیرد به این معنا که مجنون و سفیه با صدور حکم حجر توسط دادگاه خانواده اهلیت استیفا خود را تحت نظارت و سلطه ولی یا قیم انجام می دهند و در صورتی که مستقلا در این خصوص مبادرت نموده باشند اعمال انجام شده غیرنافذ و یا باطل خواهد بود.

سوال این است که شخص محجور همیشه در این وضع می ماند یا اینکه ممکن است افاقه یافته و از حالت حجر خارج شود؟در صورتی که شخص از حجر خارج شود چه اقداماتی نیاز هست توسط او انجام گیرد ؟ خروج از حجر چه پیامدهایی دارد؟ در ادامه به هریک از این سوالات پاسخ خواهیم داد.

محجوریت دائمی است یا موقت؟

شخصی که به موجب حکم قانون یا انتسابا محجور گشته است همیشه در این وضع باقی نمی ماند و با به بلوغ رسیدن و رشید شدن و در مواردی به دست آوردن سلامت عقلی خود از حالت حجر و ممنوعیت خارج می شود لذا به این واسطه می تواند اداره امور خود را با صدور حکم رفع حجر از مرجع قضایی مستقلا برعهده گیرد.

خروج از حجر

خروج از حجر در حالات ذیل رخ می دهد؟

  • صغیری به سن بلوغ که همان ۹ سال قمری برای دختران و ۱۵ سال قمری برای پسران است برسد.
  • بالغی به سن رشد یعنی ۱۸ سال تمام برسد.
  • بالغی قبل از رسیدن به سن رشد بتواند رشد خود را به اثبات برساند
  • مجنونی افاقه یافته و سلامت عقلی خود را به دست بیاورد.

صدور حکم خروج از حجر

در صورتی که شخصی مدعی رفع محجوریت خود باشد می تواند با طرح دادخواست رفع حجر به طرفیت دادستان، قیم یا ولی قهری  ارائه نموده و  از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی به ثبت برساند و  پس از ثبت دادخواست با ارائه ادله و مستنداتی از قبیل نظر پرشک متخصص، استشهادیه  از براساس بند ۱۲ ماده ۴ قانون حمایت خانواده از طریق دادگاه خانواده محل اقامت خود پرونده مطروحه را  پیگیری نماید.  ریاست دادگاه خانواده پس از بررسی ادله و مستندات خواهان ، همچنین جلب نظر پزشکی قانونی ، کارشناس متخصص در این زمینه و طرح سوال از شخص محجور در صورت تایید اهلیت خواهان  اقدام به صدور رأی خروج از حجر می نماید.

لازم به ذکر است که علاوه بر شخص محجور، قیم ، ولی یا سرپرست محجور و همچنین دادستان در صورتی که متوجه افاقه و خروج از حجر شوند می توانند نسبت به طرح دادخواست رفع حجر و پیگیری قضایی در این خصوص اقدام نمایند.

پیامد رفع یا خروج از حجر

با صدور حکم رفع حجر توسط دادگاه خانواده ، محجوریت شخص از بین رفته و اهلیت استیفا لازم جهت اداره امور مالی و غیر مالی خود را  بدون حمایت و نظارت  قیم یا ولی قهری به دست می آورد با صدور حکم رفع حجر سمت قیمومت زائل می شود و ولی قهری و قیم از حالت سلطه خارج می شوند و باید اموال محجور را به تصرف وی بدهند. صدور حکم رفع حجر قطعی نبوده و در صورتی که قیم یا هر شخص دیگری نسبت به حکم رفع حجر معترض باشد می تواند در موعد مقرر نسبت به حکم صادره اعتراض نماید.

سخن پایانی

حجر و ممنوعیت اشخاص دائمی نمی باشد و در صورتی که بتوانند ثابت کنند رشید یا عاقل شده اند حکم حجر آنها زائل شده و با صدور حکم رفع حجر می توانند اهلیت استیفای لازم برای اداره و  اجرای حقوق مالی و غیر مالی خود را  به دست بیاورند.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده − 3 =