جلب ثالث در دیوان عدالت اداری

پس از طرح شکایت در دیوان عدالت اداری ممکن است طرفین شکایت حضور شخص دیگری را در دادرسی لازم بدانند و یا شخص ثالث شکایت مطروح و رأی مصادره درآن خصوص را مخل حقوق خود بدانند. در این صورت اشخاص یاد شده می بایست امکان حضور در دادرسی را داشته باشند. جلب ثالث و ورود ثالث در قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری به همین منظور پیش بینی شده است.

جلب ثالث در دیوان عدالت اداری به چه معنایی است؟

جلب در اصطلاح حقوقی به این معنی است که شخصی را از راه قانونی به محاکمه دعوت کنند. ثالث نیز در دعاوی حقوقی به اشخاصی اطلاق می شود که فعلا جزو طرفین دعوی یعنی خواهان- خوانده / شاکی- مشتکی عنه محسوب نمی شود. بنابراین جلب ثالث به مفهوم دعوت قانونی شخصی غیر از اصحاب دعوی به محاکمه و رسیدگی است.

جلب ثالث در دیوان عدالت اداری چه کاربردی دارد؟

دعوت به محاکمه از اشخاص ثالث ممکن است به یکی از دلایل زیر باشد :

الف) شخصی که اختیار جلب ثالث را دارد ممکن است لازم بداند که علاوه بر طرف مقابل شخص دیگری نیز که به صورت جداگانه در موضوع شکایت باعث تضییع حقوق وی شده است محکوم شود. دراین حالت شخص مذکور به دادرسی جلب می گردد.

ب) محکومیت همراه مشتکی عنه در برابر شخص جالب :

در این حالت شخص ثالث به این منظور جلب می شود که همواره با طرف دیگر به عنوان اصحاب دعوی محکوم می شود تا در آینده نتواند علیه شخص جلب کننده مجددا شکایت طرح کند و رأی صادر شده نسبت به وی نیز دارای اثر باشد.

ج) تقویت موضع جلب کننده :

ممکن است محکومیت شخص جلب شده برای جلب کننده مهم نباشد اما حضور وی و دفاعیاتی که در پرونده مطرح می کند باعث شود موضع شخص جلب کننده علیه طرف شکایت اصلی تقویت شود لذا جلب ثالث به منظور کمک به اثبات ادعای جلب کننده نیز صورت می گیرد.

چه اشخاصی می توانند شخص ثالث را جلب کنند؟

جلب ثالث به دادرسی در رسیدگی های دیوان عدالت اداری از طرف ۳ شخص ممکن است :

اول : شخصی که شکایت را طرح کرده می تواند در مهلت قانونی اشخاصی را که حضور آنها را در دادرسی لازم می داند با تقدیم دادخواست جلب نماید.

دوم : مرجع یا نهادی که موضوع شکایت متوجه او است در صورتی که تشخیص دهد شخص حقیقی یا حقوقی دیگری در شکایت طرح شده موثر است یا نیازمند اخذ توضیح از شخصی غیر از شاکی است می تواند دادخواست جلب ثالث مورد نظر خود را به شعبه تقدیم کند.

سوم : شعبه رسیدگی کننده در مورد درخواست شاکی یا طرف شکایت و یا زمانی که روسا تشخیص می دهند اخذ توضیح از شخص حقیقی یا حقوقی موثر در کشف حقیقت است می تواند اقدام به اخذ توضیح از ثالث نماید. در این حالت ثبت دادخواست نیاز نیست و شخصی که از وی توضیحاتی اخذ می شود به عنوان مجلوب ثالث دعوت نمی شود بلکه صرفا برای ادای توضیح حضور پیدا می کند.

مهلت ثبت دادخواست جلب ثالث تا چه زمانی است؟

قانونگذار نسبت به افراد مختلفی که اختیار جلب ثالث را دارند مهلت های متفاوتی را در نظر گرفته است.

– شاکی یا ثبت کننده دادخواست بدوی می تواند همزمان با دادخواست اصلی و یا حداکثر ظرف ۳۰ روز از ثبت دادخواست اصلی تقاضای جلب ثالث موردنظر خود را ثبت کند.

– طرف شکایت مکلف است تا نسبت به موضوع شکایت پاسخ کتبی خود را ارسال کند. در فرضی که طرف شکایت قصد جلب ثالثی را داشته باشد می بایست دادخواست خود را ضمن پاسخ کتبی به شکایت تقدیم شعبه نماید.

– زمانی که دادرس شعبه تشخیص میدهد که نیاز به استماع اظهارات شخصی دارد هر زمان که بخواهد می تواند شخص موردنظر خود را دعوت نماید و یا از طریق ابلاغیه اقدام به اخذ توضیح نماید چراکه در این حالت شخص موردنظر به عنوان مجلوب ثالث شناخته نمی شود و تا زمان صدور رأی این امکان برای دادرس در شعبه وجود دارد.

مرجع صالح برای ثبت دادخواست جلب ثالث

جلب ثالث باید به موجب دادخواست صورت گیرد و تمامی قواعدی که برای طرح شکایت در دیوان عدالت اداری پیش بینی شده است رعایت شود. اصولا به این دلیل که جلب ثالث مرتبط با شکایت اصلی است در همان مرجع رسیدگی می شود. بنابراین دادخواست جلب ثالث نیز به شعبه رسیدگی کننده تقدیم می گردد.

رویه قضایی در خصوص رسیدگی به دادخواست جلب ثالث در دیوان عدالت اداری :

به جز مواردی که بیان شد رسیدگی به دعوای جلب ثالث در دیوان عدالت اداری تابع قواعد عامی است که در قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ذکر شده است از این نظر باید توجه داشت :

الف) از آنجا که شخص جلب شده توسط طرفین شکایت (شاکی – مشتکی عنه) جزو اصحاب دعوی محسوب می شود ، دادخواست اصلی و ضمائم آن به شخص جلب شده نیز ابلاغ می گردد تا از اطلاعات کافی در خصوص موضوع شکایت بهره مند گردد.

ب) شخص ثالث موقعیت طرف شکایت را در دادخواست اصلی دارد بنابراین کلیه حقوق و تکالیفی که قانون برای مشتکی عنه درنظر گرفته است نسبت به شخص جلب شده نیز جاری است.

ج)دیوان عدالت اداری صلاحیت استثنایی رسیدگی به شکایات و تظلمات مردم را دارد و در هرمورد رعایت صلاحیت ذاتی رسیدگی در دیوان لازم می باشد بنابراین باید گفت که شخصی می تواند مخاطب دادخواست جلب ثالث باشد که از ابتدا نیز می تواند طرف شکایت مردم قرار گیرد. در غیراین صورت صلاحیت ذاتی دیوان نقض می شود.

دو نمونه از آرای دیوان عدالت اداری درخصوص جلب ثالث

نمونه اول : رأی نخست درباره همزمانی طرح پرونده در هیأت عمومی و رسیدگی شعبه جلب ثالث می باشد. همانطور که گفته شد قانونگذار مهلت های خاصی برای ثبت دادخواست جلب ثالث درنظر گرفته است.و مرجع صالح رسیدگی را شعبه بدوی رسیدگی کننده به شکایت اصلی تعیین نموده است. با این حال زمانی که شکایت و پرونده اصلی در هیأت عمومی دیوان عدالت اداری طرح شده است امکان جلب ثالث و رسیدگی به آن به موجب رأی شعبه تشخیص دیوان عدالت اداری در شعبه بدوی وجود دارد.

نمونه دوم : نظر به اینکه شخص ثبت کننده دادخواست باید دارای سمت باشد و یا نماینده از طرف شخص صالح به شکایت باشد  ، زمانی که وکیل قصد طرح شکایت علیه ثالث را در روند رسیدگی دارد باید در وکالتنامه اختیار جلب ثالث تصریح شده باشد. در غیراین صورت به دلیل عدم احراز سمت ،  مورد از موارد رد شکایت می باشد.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 − 2 =