دادپویان حامی

وکیل حقوقی

وکیل حقوقی
فهرست مطالب

وکالت در دعاوی حقوقی

مراجع قضایی دادگستری به مراجعی گفته می شود که به اختلافات و دعاوی کیفری و حقوقی رسیدگی می کند. لذا اظهارنظر قضایی در دعاوی کیفری و حقوقی بر عهده مراجع قضایی می باشد. مراجع قضایی زیر مجموعه قوه قضایی می باشد .و از نظر درجه به دادگاه های بدوی ، تجدیدنظر ، دیوان عالی کشور و از نظر تخصص به دادگاه های انقلاب ، دیوان عدالت اداری ، دادگاه انقلاب ، دادگاه ویژه روحانیت تقسیم می شود.با توجه به مواردی که گفته شد وکالت در هریک از مراجع قضایی یاد شده آئین و نظاماتی دارد که مانند هر امر دیگری وکیل باید آن ها را مراعات کند و براساس آئین مذکور وظیفه حرفه ای خود را ساماندهی و به انجام رساند.

وکالت در دادگاه حقوقی بدوی

طبق قانون در هر حوزه قضایی یک دادگاه عمومی حقوقی تشکیل می شود که مطابق ماده ۱۰ قانون آئین دادرسی مدنی ، رسیدگی نخستین به دعاوی حقوقی ، بازرگانی و حسبی را بر عهده دارد . دادگاه بدوی از مراجعی است که در آن یک قاضی اقدام به رسیدگی و صدور رای می کند.

طرح دعوا در دادگاه حقوقی بدوی مستلزم رعایت تشریفاتی می باشد که در قانون آئین دادرسی مدنی این تشریفات ذکر گردیده است. و در صورتی که دعوا توسط وکیل در دادگاه بدوی اقامه می گردد می بایست تشریفات قانونی توسط ایشان رعایت شود.

طبق ماده ۴۸ قانون آئین دادرسی مدنی اقامه دعوا مستلزم تقدیم دادخواست است. بنابراین رسیدگی به دعوای نخستین (بدوی) مستلزم آن است که دادخواست تقدیم شده باشد در غیر اینصورت طبق ماده ۲ قانون آئین دادرسی مدنی دادگاه بدوی از رسیدگی به آن دعوا خودداری می نمایند.

  • چنانچه اقامه دعوا در مرحله بدوی توسط وکیل  صورت گیرد علاوه بر جنبه تخصصی دادخواست ارائه شده ، دارای تفاوت هایی با اقامه دعوای خواهان اصیل می باشد که به شرح ذیل بیان می گردند:
  • وکیل می بایست ابتدا سعی خود را در حصول سازش با طرف مقابل دعوا نماید.
  • وکیل می بایست در دادخواست خود ، اقدامات انجام در زمینه سازش را درج نماید.
  •  وکالت در دادگاه حقوقی بدوی مستلزم ابطال پنج درصد حق الوکاله به عنوان علی الحساب تمبر مالیاتی و الصاق آن به وکالتنامه می باشد.
  • در دادخواست ارائه شده توسط وکیل باید تصریح شود که به وکالت از خواهان اظهارات خود را بیان نموده است.
  • وکیل می بایست رونوشت مثبت سمت دادخواست دهنده را به پیوست دادخواست تقدیم نماید.

وکالت در دادگاه حقوقی  بدوی بعد از اقامه دعوا

در بسیاری موارد امکان دارد دادخواست بدوی توسط شخص اصیل تقدیم گردد و پس از آنکه دعوا اقامه شد ، به وکیل مراجعه و با او برای ادامه دعوا در مرحله بدوی قرارداد وکالت منعقد کند. در این قرض دو حالت متصور می باشد،،

۱ـوکالت از خواهان در دادگاه بدوی بعد از اقامه دعوای شخص موکل

در صورتی که دعوا توسط شخص موکل اقامه گردیده باشد ، وکیل می بایست نسبت بررسی آن مبنی بر اینکه آیا با اصول و موازین قانونی منطبق می باشد یا خیر اقدام نماید. چرا که در بسیاری موارد مشاهده می شود خواسته مصرح در دادخواست نیاز به تغییر دارد که در این صورت تا پایان اولین جلسه دادرسی امکان تغییر خواسته برای وکیل وجود دارد. و یا اینکه به نظر وکیل می بایست شخص دیگری خوانده قرار می گرفت که در این صورت در قالب تقدیم دادخواست جلب ثالث آن شخص وارد دادرسی می گردد. و حتی ممکن است با ملاحظه مدارک و اسناد موکل ، وکیل به این نتیجه برسد که لازم باشد دعوا توسط شخص ثالثی که رابطه حقوقی با موضوع دعوا دارد ، اقامه شود در این صورت باید شخص ثالث به عنوان وارد ثالث دعوا را اقامه کند.

پس از بررسی دادخواست تقدیمی توسط وکیل ، در صورتی که دعوای اقامه شده بدون ایراد و اشکال باشد ، وکیل دادگاه بدوی نسبت به تنظیم لایحه برای جلسه اول دادرسی اقدام می نماید.

۲ـوکالت در دادگاه بدوی بعد از اقامه دعوای وکیل دیگر

در صورتی که ادامه دفاع از دعوا به وکیل دیگری سپرده شود، به جهت آنکه برای هر دعوا بیش از یک حق الوکاله پرداخت نمی شود و وکیل اول نیز علی الحساب تمبر مالیاتی ابطال کرده است ، قانون گذار وکیل دوم را معاف از ابطال تمبر مالیاتی دانسته است. اعم از اینکه وکیل دوم به وکیل اول ملحق با جایگزین او شود.

مواردی که وکیل خواهان در دادگاه بدوی باید رعایت نماید.

علاوه بر اختیاراتی که وکیل خواهان حسب ذکر در وکالتنامه دارد در ارتباط با اصل دعوا نیز اختیاراتی دارد که می بایست در جلسه اول دادرسی دادگاه حقوقی بدوی از طرف وی صورت گیرد که به شرح ذیل به آنها اشاره می شود.

تعدیل خواسته توسط وکیل خواهان

طبق ماده ۹۸ قانون ائین دادرسی مدنی خواهان می تواند خواسته خود را که در دادخواست تصریح کرده درتمام مراحل دادرسی کم کند. ولی افزودن آن یا تغییر نحوه دعوا یا خواسته یا درخواست در صورتی ممکن است که با دعوای طرح شده مربوط بوده و منشا واحدی داشته باشد و تا پایان اولین جلسه آن را به دادگاه اعلام کرده باشد.

۳ـوکالت از خوانده در دادگاه حقوقی بدوی

در صورتی که وکیل از طرف خوانده وکالت داشته باشد ، وکیل نایب خوانده در اعمال حقوقی می شود که این حقوق در ارتباط با جلسه اول دادرسی برای خوانده وجود دارد .

این حقوق عبارتند از :

  • حق ایراد به بهای خواسته

حق ایراد به بهای خواسته با انعقاد عقد وکالت و امضای وکالتنامه ، برای وکیل حاصل می شود و این حق از مواردی نیست که نیاز به تصریح در وکالتنامه داشته باشد.

لذا در صورتی که خواهان بهای خواسته را به نحو صحیح معین ننموده باشد وکیل خوانده می بایست در جلسه اول دادرسی نسبت به این موضوع ایراد نماید.

  • استمهال برای ارائه اصول اسناد

به موجب ذیل ماده ۹۶ قانون آئین دادرسی مدنی در صورت استناد خوانده به سند ، عدم ارائه اصل سند متعاقب انکار یا تردید خواهان موجب خروج سند از عداد دلایل خوانده می شود. اما قانون گذار به خوانده اجازه داده است برای ارائه اصل سند ، استمهال کند و اگر دادگاه این استمهال را موجه دانست مهلت دیگری می دهد بنابراین وکیل خوانده نیز از چنین حقی برخوردار است.

  • ایراد به اسناد خواهان

از جمله حقوق وکیل خوانده حق انکار و تردید و ادعای جعلیت نسبت به اسنادی است که خواهان با تکیه بر آنها اقامه دعوا نموده است و وکیل خوانده در صورتی می تواند آن ها را طرح کند که در وکالتنامه این حق و اختیار به وی داده شده باشد.

  • ایراد به صلاحیت دادگاه

برای طرح ایراد به صلاحیت دادگاه وکیل خوانده باید به انواع و ملاک های صلاحیت اعم از صلاحیت ذاتی و محلی احاطه علمی داشته باشد. و در صورتی که خواهان در تقدیم دادخواست صلاحیت ذاتی و محلی را رعایت ننموده باشد با ایراد وکیل خوانده دادخواست مطروحه با صدور قرار عدم صلاحیت به مرجع صالح قضایی ارسال خواهد شد.

  • ایراد عدم اهلیت خواهان

عدم اهلیت وصف کسی است که دعوا را بدون اینکه اصالت داشته باشد مطرح کرده است و مطابق معیارهای قانونی اجازه اقامه دعوا در خصوص مورد را ندارد .

  • ایراد عدم توجه دعوا به موکل

در صورتی که رابطه حقوقی بین موکل و موضوع دعوا نباشد در اصطلاح آئین دادرسی مدنی گفته می شود دعوا به خوانده توجه ندارد در این فرض وکیل خوانده می تواند ایراد عدم توجه دعوا به موکل را مطرح نماید.

  • ایراد عدم سمت در نماینده خواهان

در فرضی که وکالت از خواهان قبل از اقامه دعوا به وکیل داده شده و دعوا را وکیل مطرح نموده است چه بسا به نظر وکیل خوانده ، وکیل خواهان دارای سمت قانونی نباشد. البته این ایراد به سمت اقامه کننده دعوا منحصر به فرضی نیست که وکیل دعوا را اقامه کرده باشد. بلکه اگر به عنوان مثال دعوا را پدری به ولایت از پسر خود اقامه کرده باشد و آن پسر به سن بلوغ شرعی برای طرح دعوای غیر مالی رسیده است نمایندگی پدر برای اقامه دعوا از سوی فرزند از بین رفته است و می توان ایراد عدم وجود سمت را مطرح نمود.

  • ایراد به امر مختومه

وکیل خوانده می تواند ایراد نماید که همین دعوا قبلا بین طرفین رسیدگی و منتهی به صدور حکم قطعی شده است و از آنجایی که به یک دعوا بیش از یک مرتبه رسیدگی نمی شود اگر همان دعوا مجددا طرح گردد ، وکیل خوانده می تواند ایراد نماید.

  • ایراد بی اثر بودن دعوا

منظور آن است که به فرض اثبات ادعای خواهان ، قانون بر این دعوا اثری مترتب نکرده است از قبیل الزام واهب به تسلیم مال موهوب.

  • ایراد نامشروع بودن دعوا

در صورتی که خواسته خواهان فاقد مشروعیت قانونی و شرعی باشد این ایراد قابل طرح است به عنوان مثال وجه حاصل از گروبندی یا قمار از دادگاه مطالبه شده باشد.

  • ایراد جزمی نبودن دعوا

خواهان باید برای ادعای خود جازم باشد به عنوان مثال به طور قطع و یقین ادعا کند که خوانده بر او تعهد دارد حتی اگر دلیل و مدرکی در اختیار نداشته باشد.

  • ایراد بی نفعی خواهان

این ایراد زمانی قابل طرح است که بین خواهان و دعوا رابطه حقوقی نباشد، این ایراد از جهتی نسبت به خواهان مشابه ایراد عدم توجه دعوا به خوانده است.

  • ایراد خارج از مهلت بودن دعوا

اصل آن است که اقامه دعوا مقید به زمان نیست  اما در مواردی حسب قانون طرح دعوا مقید به مهلت است در این موارد چنانچه دعوا خارج از مهلت اقامه شود برای خوانده حق ایراد وجود دارد.

  • طرح دعوای متقابل

یکی از طرق دفاعی که وکیل خوانده در برابر دعوای خواهان می تواند ارائه نماید طرح دعوای متقابل است.دعوای متقابل زمانی مطرح می شود که خوانده در مقابل دعوای خواهان بر او ادعایی داشته باشد و به این وسیله دعوای خود را در برابر خواهان اقامه می کند.

 

ایراد امر مطروحه

ایراد امر مطروحه،یکی از این اعتراضاتی که خوانده در جریان دادرسی و زمانی که برای محاکمه احضار میشود میتواند مطرح نماید.ایراد امر مطروحه بدین معنا است که خوانده مدعی میشود که همین دعوایی که در حال رسیدگی است و یا دعوایی مرتبط با این موضوع ،هم اکنون در همان شعبه و یا دادگاه دیگری در حال رسیدگی می باشد.

 

اعتبار امر مختومه

 

اعتبار امر مختومه  دربند ۶ ماده ۸۴ قانون آیین دادرسی مدنی به عنوان یکی از ایرادات دادرسی عنوان شده است که  خوانده می تواند به آن استناد نماید  و با اثبات آن دعوای مزبور با قرار رد دعوا مواجه می شود.

 

قرار توقیف دادرسی

 

قرار توقیف دادرسی قراری است که در جریان دادرسی صادر میگردد. قرار مزبور زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که مانعی در جریان دادرسی ایجاد می گردد که ادامه رسیدگی را متوقف نماید  و برای ادامه یافتن رسیدگی نیاز است که موانع مزبور برطرف گردد.

 

قبول وکالت دعاوی حقوقی

اگر در زمینه دعاوی حقوقی ، نیازمند مشاوره با وکیل متخصص در این باره هستید ، با ما تماس بگیرید.

 

تنظیم دادخواست و لایحه در دعاوی حقوقی

اگر در زمینه تنظیم دادخواست و لایحه دعاوی حقوقی ، نیازمند مشاوره هستید ، باما تماس بگیرید.

 

مشاوره حقوقی در دعاوی حقوقی

مشاوران حقوقی ما در زمینه دعاوی  حقوقی، آماده پاسخگویی به شما هستند . با ما تماس بگیرید.

 

لغو تامین
تامین خواسته

لغو تامین

ماده ۱۱۲- «در صورتی

امتیاز دهید

پر بازدید ترین مقالات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *