فرجام خواهی و آراء قابل فرجام

فرجام خواهی و آراء قابل فرجام در آیین دادرسی مدنی

فرجام خواهی یکی از طرق فوق العاده شکایت از آرا می باشد که هم در دعاوی حقوقی و هم در شکایت های کیفری امکان بهره مندی از آن وجود دارد. دعوایی که مورد فرجام خواهی حقوقی یا کیفری قرار میگیرد در دیوان عالی کشور که بالاترین مرجع رسیدگی به دعاوی است، بررسی میگردد، دیوان عالی کشور رای مورد نظر را که از دادگاه بدوی یا تجدید نظر صادر شده است از لحاظ اینکه  با موازین شرعی و مقررات قانونی مطابقت دارد یا ندارد مورد بررسی قرار می دهد. در ادامه با اشاره به ماده قانونی فرجام خواهی حقوقی ضمن توصیف  آرای قابل فرجام و مهلت فرجام خواهی، جهات فرجام خواهی حقوقی در دیوان عالی کشور نیز مورد بررسی قرار میگیرند.

درمرحله فرجام خواهی آراء از چه لحاظ مورد بررسی قرار میگیرند؟

اعتراض نسبت به آراء صادره، می تواند به طور عادی و فوق العاده صورت گیرد که  فرجام خواهی یکی از طرق فوق العاده شکایت از آرا می باشد. در حقیقت درک این واژه برای بسیاری از افراد مشکل است. از این رو در این مقاله  سعی بر این است تا با زبانی ساده این طریقه شکایت مورد بررسی قرار گیرد.

دیوان عالی کشور بالاترین مرجع رسیدگی به دعاوی می باشد، در دیوان عالی کشور رسیدگی به آرا به صورت شکلی می باشد، رسیدگی شکلی بدین معناست که دیوان عالی کشور در رای مزبور وارد ماهیت دعوا نمی شود.

دعوایی که مورد اعتراض فرجام خواهی قرار میگیرد در دیوان عالی کشور مطرح می شود، در این مرجع رای مورد نظر که از دادگاه بدوی یا تجدید نظر صادر شده است از لحاظ اینکه  با موازین شرعی و مقررات قانونی مطابقت دارد یا ندارد مورد بررسی قرار می گیرد.

چنانچه رایی که مورد فرجام خواهی قرار گرفته است با موازین شرعی و مقررات قانونی مطابقت داشته باشد، دیوان عالی کشور رای مزبور ابرام (تایید)می گردد، اما درصورتیکه رای مورد نظر با موازین و مقررات شرعی و قانونی منطبق نباشد، رای را نقض می نماید. اما نکته قابل اهمیت در این است که پس از نقض ، دیوان عالی کشور  به رای نقض شده خود رسیدگی ماهوی نمی نماید.(وارد ماهیت آن  برای صدور رای جدید نمیگردد)بلکه پس از نقض پرونده را به دادگاهی که رای فرجام خواسته را صادر نموده است ارسال مینماید.

آرای قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور

مستنبط از مواد ۳۶۷ و ۳۶۸ قانون آیین دادرسی مدنی اصل بر این است که آراء صادره قطعی هستند و قابل فرجام خواهی نمی‌باشند مگر در مواردی که قانون، آراء را قابل فرجام بداند.

در پاسخ به این سوال که چه آرایی قابل فرجام هستند؟ باید قائل به تفکیک شد. چرا که فرجام خواهی از رای دادگاه بدوی متفاوت از فرجام خواهی از رای دادگاه تجدید نظر می باشد. دعاوی قابل فرجام به صراحت در قانون مشخص شده اند و قانون گذار این آرا را در مواد  ۳۶۷ و۳۶۸ قانون آیین دادرسی مدنی، احصا نموده است. برخی از آرای قابل فرجام ، بین دادگاه بدوی و تجدیدنظر یکی می باشد که به بررسی هرکدام پرداخته میشود.

  • آرای قابل فرجام خواهی حقوقی که از دادگاه بدوی صادر شده اند

چنانچه رایی (اعم از حکم یا قرار) از دادگاه بدوی (صادر شود و نسبت به این آرا ،تجدیدنظر خواهی صورت نگیرد قطعیت می یابند ولی اگر حکم یا قرار مذکور در زمره موارد مندرج در ماده ۳۶۷ قانون آیین دادرسی مدنی قرار بگیرد قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور خواهد بود.

احکام صادره از دادگاه بدوی که به علت گذشت موعد تجدیدنظر خواهی قطعی شده اند در موارد زیر، امکان فرجام خواهی از آنها وجود دارد:

  • اصل نکاح (دادخواستی که به جهت ثابت نمودن رابطه زوجیت یا باطل بودن  رابطه زوجیت مطرح میگردد)
  • فسخ نکاح (منقضی کردن نکاح به صورت یکطرفه در مواردی که قانون مدنی مجاز اعلام نموده است،همچون عیوب زوجین، فریب در ازدواج.)
  • طلاق (دادخواستی که به جهت طلاق ویا گواهی عدم امکان سازش داده میشود.)
  • نسب (به دعوایی که جهت اثبات نسب یا نفی ولد(انکار فرزند) مطرح میشود دعوای نسب گویند.)
  • حجر (فردی که دارای قوه تمییز نباشد به عبارتی دیگر فردی که بالغ وعاقل ورشید نباشد را محجور مینامند . حال دعوایی که در راستای اثبات محجوریت شخصی اقامه می گردد دعوای حجر است.)
  • وقف
  • ثلث (هر فردی چنانچه بخواهد برای بعد ازفوت خود وصیت کند تنهامجاز است که تا یک سوم اموال خود را مورد وصیت قرار دهد،به چنین دعوایی تحت عنوان دعوای ثلث رسیدگی میشود.)
  •  حبس (دادخواستی که جهت حق انتفاع(حق استفاده از مال)داده میشود)
  •  تولیت (یعنی متولی مال وقفی بودن ، دعوایی که در جهت اثبات متولی بودن یا رد آن مطرح می شود،دعوای تولیت نام دارد)
  •  دعاوی که خواسته آن بیشتر از بیست ملیون ریال باشد.

احکام قابل قرجام خواهی فوق از طرف هریک  از اصحاب دعوی ، قابل اعتراض و فرجام خواهی می باشند.

علاوه بر احکام قابل فرجام خواهی حقوقی که در بالا به آن ها اشاره شد برخی از قرارهای صادره از دادگاه های بدوی نیز جزو آرای قابل فرجام می باشند. این موارد عبارتند از:

  • قرار ابطال یا رد دادخواستی که از دادگاه صادر شده باشد
  • قرار سقوط دعوا یا قرار عدم اهلیت (بالغ وعاقل و رشید نبودن) یکی از طرفین دعوا

قرارهای قابل فرجام مذکور، در صورتی جزو آرا قابل فرجام خواهی صادره از دادگاه بدوی قرار می گیرند که اصل حکم راجع به آن ها قابل فرجام خواهی باشد یعنی این قرارها در پرونده های راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق ، نسب، حجر، وقف، ثلث، حبس و تولیت یا دعاوی با خواسته بیش از بیست میلیون ریال صادر شده باشند.

  • آراء قابل فرجام خواهی که از دادگاه تجدید نظر صادر میشوند

احکامی که از دادگاه تجدید نظر صادر می شوند، قطعی هستند مگر در برخی از مواردی که در قانون احصا شده اند و قابل فرجام خواهی می باشند، این آرا شامل:

  • اصل نکاح
  • فسخ نکاح
  • طلاق
  • نسب
  • وقف
  •  حجر

چنانچه در دعاوی قابل فرجام فوق یکی از قرارهای زیر صادر شود، قرار مزبور به استناد ماده ۳۶۸ قانون آیین دادرسی مدنی قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور خواهد بود. این قرارها عبارتنداز:

  • قرار ابطال یا رد دادخواست که از دادگاه تجدیدنظر صادر شده باشد.
  • قرارسقوط دعوا یا قرار عدم اهلیت (بالغ وعاقل ورشید نبودن) یکی از طرفین
آراء غیرقابل فرجام خواهی

آراء غیرقابل فرجام خواهی

کدام آراء غیر قابل فرجام خواهی می باشند؟

آراء قابل فرجام که در قانون مشخص شده است بیان شد، به غیر از این آراء احصایی در قانون سایر آراء قابل فرجام خواهی نمی باشند. اما برخی از آراء حتی چنانچه از دعاوی قابل فرجام حقوقی مصرح در قانون هم باشند، قانون گذار آنها را غیر قابل فرجام در نظر گرفته است، فلذا درصورتیکه به این موارد برخورد شود نمیتوان درخواست فرجام خواهی را مطرح نمود. این آرا عبارتنداز:

  • حکم مستند به اقرار: درصورتیکه حکمی از دادگاه با استناد به اقرار صادر شود و اقرار مزبور خاتمه دهنده به دعوا باشد. لذا محکوم علیه با وجود اقرار خود نمی تواند تقاضای فرجام خواهی کند برای مثال اگر کسی در دعوای راجع به اصل نکاح اقرار به بطلان نکاح ماید و دادگاه نیز به استناد اقرار وی رای بر بطلان نکاح صادر نماید، شخص مقر نمی تواند اقدام به فرجام خواهی کند.
  • حکم مستند به نظر کارشناس : چنانچه حکمی با استناد به نظریه دو یا چند کارشناس صادر شود و طرفین دعوا نظر آنها را به صورت کتبی خاتمه دهنده به دعوا قرار داده باشند.
  • حکم مستند به سوگند: چنانچه حکمی از دادگاه با استناد بهسوگند صادر شود و این سوگند قابلیت خاتمه دادن به رسیدگی را داشته باشد.
  • ساقط نمودن حق فرجام خواهی توسط طرفین: چنانچه حکمی قابل فرجام باشد اماطرفین حق فرجام خواهی خود را کتبا ساقط نمایند رای مزبور قابل فرجام خواهی نخواهد بود.
  • حکم نسبت به خسارتهای یک دعوا: ممکن است حکمی نسبت به خسارتهای یک دعوا ،قبل یا بعد از رسیدگی صادر شود در این صورت اگر اصل دعوا قابل فرجام خواهی  نباشد،حکم صادره راجع به این مورد هم قابل فرجام خواهی نیست.
  • حکم مستند به قوانین خاص: برخی دیگر از احکام به موجب قوانین خاص قابل فرجام نیستند.

موارد نقض رای مورد فرجام خواهی

معمولا اشخاص در خصوص پرونده ها و مسائل خود که طبق قانون، قابلیت فرجام خواهی دارند بدون در نظر گرفتن این که جهات فرجام خواهی شان چیست اقدام به اعتراض می نمایند و در عمل جز هزینه تراشی برای خود، کاری از پیش نمی برند. در خصوص جهات فرجام خواهی در امور مدنی لازم به ذکر است که برخلاف تجدیدنظر خواهی، قانون گذار موارد خاصی را صریحا به عنوان جهت فرجام خواهی عنوان ننموده اما با بیان موارد نقض رای مورد فرجام در ماده ۳۷۱ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی نشان داده است که چه عواملی برای نتیجه گرفتن در فرجام خواهی و نقض رای مورد فرجام خواهی موثر است. مواردی که قانون گذار در ماده مذکور و برخی مواد دیگر به آن ها اشاره کرده است عبارتند از:

  • فقدان صلاحیت دادگاه صادر کننده رای: گاهی حکمی از دادگاه صادر میشود که دادگاه صادر کننده صلاحیت ذاتی برای رسیدگی به آن را ، به عبارت دیگر برخی از دعاوی در قانون در صلاحیت خاص یک دادگاه شمرده میشوند و چنانچه این دعاوی مشخص شده در قانون در دادگاه دیگری به غیر از آنچه قانون گذار مشخص نموده است مطرح شوند، دادگاه مزبور موظف است از رسیدگی امتناع نماید و قرار عدم صلاحیت را صادر نماید. حال اگر دادگاهی با وجود فقدان صلاحیت به موضوعی رسیدگی و رای صادر نماید و محکوم علیه نیز از رای مذکور فرجام خواهی نماید دیوان عالی کشور رای صادره را نقض و پرونده را به مرجع صالح ارسال می نماید.
  • رای مورد فرجام خلاف موازین شرعی با مقررات قانونی باشد: چنین رایی پس از نقض در دیوان عالی کشور به شعبه هم عرض دادگاه صادر کننده رای ارجاع می شود.
  • عدم رعایت اصول دادرسی و حقوق اصحاب دعوا:  گاهی نیز رای صادره به دلیل عدم رعایت اصول دادرسی وحقوق اصحاب دعوا نقض میگردد. در این حالت نیز پرونده به شعبه هم عرض مرجع صادر کننده رای ارجاع می گردد. البته ناگفته نماند که عدم رعایت اصول مذکور باید به حدی باشد که رای مورد فرجام خواهی را از اعتبار بیندازد.
  • صدور آرای مغایر با یکدیگر: گاهی بین اصحاب دعوا در یک موضوع واحد بدون این که سبب قانونی وجود داشته باشد آرا مغایر صادر می‌شود، در این صورت نیز رای موخر که مغایر با رای مقدم باشد نقض میگردد.
  • نقص تحقیقات و عدم توجه به دفاعیات ظرفین: درصورتیکه تحقیقات انجام گرفته باشد اما ناقص باشد یا به دفاعیاتی که طرفین دعوا اقامه نموده اند توجه نشود از مواردی است که سبب نقض رای صادره در مرحله فرجام میگردد.

مهلت فرجام خواهی حقوقی

فرجام خواهی در آیین دادرسی مدنی نیز مانند سایر طرق اعتراض به آرا، دارای مهلت معین ومعقولی است تا چنانچه فرجام خواه، قصد فرجام خواهی داشته باشد در مهلت مشخص شده درخواست خود را مطرح نماید .اصل کلی بر این است که فرجام خواهی خارج از مهلت قانونی مجاز نمی‌باشد مگر در برخی موارداستثنا .

مهلتی که ماده ۳۹۷ قانون آیین دادرسی مدنی برای فرجام خواهی مشخص نموده است برای اشخاص مقیم ایران ۲۰ روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور ۲ ماه می باشد.

شروع مهلت  فرجام خواهی بین آرا صادره از دادگاه بدوی و دادگاه تجدید نظر متفاوت می باشد لذا در محاسبه مهلت فرجام خواهی باید به آن توجه نمود. چنانچه رای از دادگاه بدوی صادر شده باشد مهلت شروع  فرجام خواهی از زمانی آغاز می‌گردد که مهلت تجدید نظر پایان یافته باشد و چنانچه رای از دادگاه  تجدید نظر صادر شده باشد شروع مهلت فرجام خواهی را از تاریخ ابلاغ رای محاسبه می نمایند.

آیا پذیرش درخواست فرجام خواهی در غیر از مهلت فرجام خواهی مجاز است ؟

چنانچه فردی نتواند در مهلت های مشخص شده درخواست فرجام‌خواهی خود را ارائه دهد، قانونگذار در مواردی استثنایی پذیرش درخواست را خارج از مهلت های  مزبور مجاز اعلام نموده است. اما تقدیم درخواست خارج از مهلت فرجام خواهی فقط در موارد مصرح قانونی مجاز است و خارج از آن وجاهت  قانونی ندارد. موراد استثنایی مذکور عبارتند از:

  1. ور شکستگی فرجام خواه:  چنانچه یکی از افرادی که  محق در فرجام خواهی است قبل از اینکه مهلت فرجام خواهی به پایان برسد، ورشکسته شود مهلت جدید از زمان ابلاغ حکم یا قرار به مدیر تصفیه آغاز می گردد.
  2. محجوریت فرجام خواه: ممکن است فرد محق در فرجام خواهی قبل از انقضای مهلت فرجام محجور شود( زائل شدن عقل یا از دست دادن قوه درک مالی) در این صورت مهلت جدیدی جهت فرجام خواهی از زمان ابلاغ  به قیم فرد محجور داده می شود.
  3. فوت فرجام خواه: در صورتی که فردی قبل از اتمام فرصت فرجام خواهی فوت نماید ، حق فرجام خواهی  وی  زائل نمی‌گردد، بلکه مهلت جدیدی از تاریخ ابلاغ به وراث یا قائم مقام یا نماینده قانونی  داده می شود.
  4. زائل شدن سمت فرجام خواه: گاهی افرادی به نمایندگی(ولایت ،وکالت ،قیومیت ،وصایت و…) در اقامه یک دعوا نقش ایفا می نمایند، چنانچه در مهلت فرجام خواهی سمتهای مزبور زائل گردد، شروع فرجام از زمان ابلاغ حکم یا قرار به افراد جدیدی است که سمت مزبور را دریافت می نمایند.

عذر موجه فرجام خواه: گاهی فرجام خواه دارای عذرهای موجهی است که با اثبات آنها میتواند پس از گذشت موعد فرجام خواهی نیز درخواست فرجام خواهی نماید، عذرهای مزبور عبارتند از:

  • بیماری که مانع تحرک باشد.
  • فوت یکی از والدین یاهمسر و فرزند
  • حوادث غیر قابل پیش بینی همچون سیل و طوفان و…
  • در حبس بودن به نحوی که امکان تقدیم دادخواست در مهلت مشخص نباشد.

اصحاب دعوا در فرجام خواهی چه کسانی می باشند؟

دادخواست فرجام خواهی در وهله اول توسط طرفین دعوا تقدیم می گردد اما به جز طرفین دعوا، قائم مقام آنان، نمایندگان قانونی و وکلای آنان نیز مجاز به تقدیم دادخواست می باشند.

جلب ثالث یا ورود ثالث در مرحله فرجام خواهی

از جمله تفاوتی که بین این مرحله و مرحله تجدید نظر وجود دارد این است که ورود ثالث و جلب ثالث درمرحله فرجام ، امکان پذیر نمی باشد چرا که در دیوان عالی کشور رسیدگی ماهوی وجود ندارد در حالی که دعوای جلب ثالث یا ورود ثالث مستلزم ورود مرجع رسیدگی کننده به ماهیت دعواست.

تشریفاتی رسیدگی فرجامی در دیوان عالی کشور

رسیدگی در دیوان عالی کشور دارای تشریفاتی و ضوابطی است که مجال تشریح آن در این مقوله وجود ندارد ولیکن به صورت کلی این تشریفات عبارتند از:

  • رسیدگی فرجامی همچون بسیاری از دعاوی با تقدیم دادخواست آغاز میگردد.
  • دادخواست مزبور بایستی به دادگاه صادر کننده رای مورد فرجام خواهی تقدیم گردد.
  • در فرضی که دادخواست کامل باشد، پرونده به جریان می افتد و  به دیوان عالی کشور فرستاده میشود.

تاریخ تقدیم دادخواست ، ،ابتدای مهلت فرجام خواهی میباشد.چنانچه دادخواست ناقص باشد و یا اینکه هزینه دادرسی آن پرداخت نشده باشد،چنین دادخواستی ناقص میباشد ونیاز به اصلاح دارد،چنانچه تکمیل شود، به جریان می افتد و در غیر این صورت به وسیله قرار دادگاهی که دادخواست فرجام خواهی بدان تقدیم گردیده است رد میگردد.

  • در فرضی که دادخواست کامل باشد دعوای فرجام خواهی به جریان می افتد و پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده میشود.
  • پس از وصول پرونده به دیوانعالی کشور، دادخواست فرجام خواهی توسط رییس دیوان یا یکی از معاونین وی به سایر شعب ارجاع میگردد.
  • پس از اینکه پرونده ای به شعبه ای فرستاده میشود، در شعبه مزبور به نوبت و به صورت عادی به پرونده رسیدگی میشود. مگر اینکه قانون یا رییس حوزه قضایی تشخیص دهد که در این صورت رسیدگی خارج از نوبت مانعی ندارد.
  • در نهایت شعبه مذکور به رای مورد فرجام از جهت منطبق بودن با شرع یا قانون رسیدگی میکند و رای مذکور را تایید یا رد مینماید اما ذکر این نکته لازم است که ، نمیتواند از این میزان قدم فراتر بگذارد و وارد ماهیت دعوا گردد.
آثار فرجام خواهی

آثار فرجام خواهی

فرجام خواهی چه آثاری را دارا می باشد؟

همانطور که بیان گردید فرجام خواهی از طرق فوق العاده شکایت از آرا میباشد و دارای آثاری است، از مهمترین آثار فرجام خواهی  این است که رایی که از دیوان صادر میشود تنها مورد استفاده طرفین فرجام خواهی قرار میگیرد،مگر در مواردی استثنا که رای صادره قابلیت تجزیه و تفکیک نداشته باشد.در این صورت فرجام خواهی  شامل سایر اشخاصی هم که درخواست فرجام خواهی ننموده اند، میگردد.

فرجام خواهی در آیین دادرسی مدنی دارای اثر تعلیقی نمی باشد . یعنی تقاضای فرجام خواهی مانع اجرای رای نمی گردد. ماده ۳۸۶ قانون آیین دادرسی مدنی در خصوص فقدان اثر تعلیقی فرجام خواهی چنین مقرر کرده است:« درخواست فرجام، اجرای حکم را تا زمانی که حکم نقض نشده است به تاخیر نمی اندازد لکن به ترتیب زیر عمل می‌گردد:

  1. چنانچه محکوم به مالی باشد، در صورت لزوم به تشخیص دادگاه قبل از اجراء از محکوم له تامین مناسب اخذ خواهد شد.
    چنانچه محکوم به غیرمالی باشد و به تشخیص دادگاه صادر کننده حکم، محکوم علیه تامین مناسب بدهد، اجرای حکم تا صدور رای فرجامی به تاخیر خواهد افتاد. »

هزینه دادرسی فرجام خواهی چه میزان می باشد؟

هزینه دادرسی در مرحله فرجام خواهی بسته به نوع دعوا متفاوت خواهد بود.در دعاوی مالی میزان هزینه دادرسی معادل  پنج و نیم درصد محکوم به می باشد اما در دعاوی غیرمالی هزینه فرجام خواهی مبلغ ثابتی است که هر ساله توسط رییس قوه قضاییه تعیین می گردد این مبلغ در حال حاضر(۱۴۰۲) یکصد و هشتاد هزار تومان می باشد.

سخن پایانی

با وجود اینکه قانون گذار در مواد ۳۶۶ تا ۴۱۶ قانون آیین دادرسی مدنی به بحث فرجام خواهی پرداخته است ولیکن نحوه اقدام و اخذ نتیجه مطلوب در فرآیند فرجام خواهی امری است که نیازمند تجربه و آشنایی با نحوه دفاع در محاکم قضایی است. مشاوره در خصوص نحوه فرجام خواهی و جهات ایراد به رای مورد اعتراض می تواند فرجام خواه را در جهت احقاق حق خود مساعدت نماید. از آن جایی که پس از فرجام خواهی و تایید رای در دیوان عالی کشور رای مذکور نهایی می شود بهتر است که از مشاوره و راهنمایی وکلای زبده در این مسئله بهره مند گردید.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

19 + 12 =