شروط قراردادی
ممکن است در قراردادها شرط گذاشته شود که رابطه ی این قراردادها با شروط ضمن آن مثل رابطه ی اصل و فرع است اعتبار شرط به اعتبار قرارداد بستگی دارد و هر گاه قرارداد باطل باشد شرط نیز باطل است.
ممکن است در قراردادها شرط گذاشته شود که رابطه ی این قراردادها با شروط ضمن آن مثل رابطه ی اصل و فرع است اعتبار شرط به اعتبار قرارداد بستگی دارد و هر گاه قرارداد باطل باشد شرط نیز باطل است.
در ابلاغیه ها و یا اخطاریه های قضایی، در بخش طرفین و سمت آنها، بعضاً با دو مفهوم وکیل دادگستری و نماینده حقوقی مواجه می شویم. در ادامه به بررسی تفاوت وکیل دادگستری با نماینده حقوقی می پردازیم.
دعوای الزام به ایفای تعهدات قراردادی ،در صورتی مطرح می شود که قراردادی منعقد می گردد و تعهداتی در قرارداد مطرح می شود اما متعهد به تعهدات
علیرغم تمامی احتیاطات لازم، ممکن است ادامه قرارداد به دلایلی چنان مواجه اختلاف شود که در نتیجه آن ایفای تعهد غیرممکن گردد به همین دلیل باید دادگاهی که صلاحیت رسیدگی دارد و قانونی که طبق آن رسیدگی به عمل می آید
دفتر حقوقی بین المللی دادپویان حامی در اولین حضور خود در پانزدهمین نمایشگاه بین المللی صنایع سرمایشی و گرمایشی (۲۷ الی ۳۰ مهر ماه) با استقبال بسیار خوبی مواجه شده…
تعیین دادگاه قانون حاکم در قراردادهای خارجی از آن جهت که اصولآً قسمتی از تعهدات ممکن است در کشورهای مختلف با قوانین گوناگون انجام شود الزامی و بسیار مهم است.
گاهی پیش می آید که قرارداد وکالت بین موکل و جمعی از وکلای پایه یک دادگستری منعقد می شود در این موارد اگر به نحوه ی عمل وکلاء تصریح نگردد اصل بر اجتماع است و طرز انجام مورد وکالت از سوی آنها به نحو استقلال و انفرادی باید تصریح گردد.
وکیل پایه یک دادگستری مطابق قانون ملزم است در جلسه ی دادرسی دادگاه حضور پیدا کند و در مواردی که به حضور در بیش از ۲ دادگاه دعوت می شود نیز باید مطابق ماده ی ۴۲ قانون آئین دادرسی مدنی عمل کند.
وکالت در توکیل بدین معنی است که شخصی که در اجرای امری از سوی موکل وکالت دارد این نمایندگی و نیابت را به شخص دیگری واگذار کند. که این امر در صورتی ممکن است که وکیل پایه یک دادگستری صریحاً یا ضمناً اختیار آن را از سوی موکل داشته باشد.
وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین دیگری را برای انجام امری نایب می نماید، در اثنای این امر محوله به وکیل، ممکن است که موکل یعنی شخصی که وکالت داده به هر دلیلی بخواهد دیگر آن وکیل کار وی را انجام ندهد، در اینجا با مفهومی به نام عزل وکیل رو برو هستیم.